عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
انگیزه / دربارهی نیروهایی که ما را پیش میراند
![انگیزه / دربارهی نیروهایی که ما را پیش میراند](/storage/.attachment/202402/cropped_65c32fbf01db1.webp)
کتاب «انگیزه»، نوشتهی دنیل اچ. پینک، به همت نشر آموخته به چاپ رسیده است. سازوکارهای حاکم بر رفتار انسانها جهانی کموبیش ناشناخته است. برخی کارهای ما با عقل جور درنمیآید؛ اما به نظر خودمان طبیعی است. برای نمونه، اگر کل جهان را هم به ما بدهند، پا در ساختمانی سوزان نمیگذاریم؛ اما اگر فرزندمان آنجا گیر افتاده باشد، کسی نمیتواند جلویمان را برای نجاتش بگیرد. انگیزه است که بر رفتار انسانها حکمرانی میکند.
رفتار انسان نیز مانند رایانهها سیستم عامل دارد و مانند هر سیستم عاملی همواره بهروزرسانی میشود. در آغاز، یگانه سیستم عامل انسان انگیزهاش برای بقا بود؛ اما با گذشت سدهها و پیشرفت بشر، سروکلهی چماقها و هویجها پیدا شد و به تنبیه و پاداش هم واکنش نشان دادیم، اما دیگر چماقها و هویجها هم توجیهکننده یا هدایتکنندهی رفتارمان نیستند؛ پای سیستم عامل انگیزهی دیگری در میان است.
دنیل اچ. پینک که تاکنون چهار کتابش در زمینهی علوم رفتاری و مدیریت، در فهرست پرفروشترین کتابها از نگاه نیویورکتایمز قرار گرفته است، در این کتاب، سیستم عامل جدید رفتار انسان را معرفی میکند؛ سیستم عاملی که مبنایش خودمختاری، رسیدن به استادی و دستیابی به هدف والاست. اهمیت این سیستم عامل در این است که اقتصاد مدرن سدهی بیستویکم را بدون نیاز به چیز دیگری میتوان پیش برد.
نویسنده کوشیده رفتار انسان را موشکافی کند و سیستم عامل جدید انگیزه را پیش رویتان بگذارد و نشان دهد هر کُدی در این سیستم عامل جدید مسئول چیست و به چه چیزی واکنش نشان میدهد، نادیدهگرفتن کدام بخشها عواقب جبرانناپذیری دارد و به کدام بخشها باید بیشتر توجه کرد. همچنین ازآنجاکه این سیستم عاملِ رفتار انسان، کموبیش ناشناخته است، در شناساندن از پژوهشهای فراوانی بهره میگیرد که بیشترشان داستان و ایدههای جالبی دارد.
دنیل اچ. پینک زادهی 1964، نویسندهی امریکایی کتابهای علوم رفتاری و مدیریت است. او فارغالتحصیل رشتهی حقوق از دانشگاه نورث وسترن است و مدرک دکتریاش را از دانشگاه ییل گرفته است. پینک همچنین چند دکتری افتخاری از دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه جورج تاون، مؤسسهی پرات، کالج هنر و طراحی رینگلینگ و دانشگاه ایالتی وستفیلد دارد. او مدتی برای افراد مشهور سیاسی، از جمله الگور، معاون بیل کلینتون، متن سخنرانی مینوشت. مقالههای پینک را مجلههای معتبری چون نیویورکتایمز و والاستریت ژورنال چاپ میکنند. به عقیدهی کارشناسان و مخاطبان، نوشتههای او در حوزهی انگیزشی و رشد فردی جزء آثار برتر این حوزه است.
قسمتی از کتاب انگیزه نوشتهی دنیل اچ. پینک:
گاهی فراموش میکنیم مدیریت از طبیعت سرچشمه نگرفته است. مدیریت مانند درخت یا رودخانه نیست، بلکه مانند تلویزیون یا دوچرخه، اختراع انسان است. همانگونه که متخصص راهبردی، گری همل میگوید: «مدیریت فناوری است. اما این فناوری مانند انگیزهی 0/2 به غژغژ افتاده است.» با اینکه برخی از شرکتها کمی چرخدندهها را روغنکاری کردهاند و عدهای دیگر هم فقط حرفش را میزنند، در صد سال اخیر هستهی مدیریت تغییر چندانی نکرده و نظامش بر کنترل استوار است. ابزارهای اصلیاش نیز محرکهای بیرونی است. بنابراین، با تواناییهای غیریکنواختِ وابسته به نیمکرهی راست که هماکنون بسیاری از اقتصادهای جهان به آنها وابستهاند، چندان سازگاری ندارد؛ اما آیا ضعفِ بدتر از این هم دارد؟ آیا مدیریت، به شکل امروزیاش، با سرشت انسان ناسازگار است؟
ایدهی مدیریت بر پیشفرضهایی دربارهی سرشت اصلی افراد تحت مدیریت استوار است. فرض بر این است که برای اقدامکردن یا پیشرفتن به محرکی نیاز داریم و اگر پاداش یا تنبیهی در کار نباشد، شاد و بیحرکت سر جایمان میمانیم. فرض دیگر این است که افراد، پس از شروع حرکت، به راهنمایی نیاز دارند و در غیاب راهنمایی پایدار و مطمئن، سرگردان میشوند.
آیا بهراستی سرشت اصلیمان این است؟ یا اگر بخواهیم از اصطلاح رایانهای دیگری استفاده کنیم، آیا تنظیم پیشفرضمان این است؟ آیا طوری برنامهریزی شدهایم که پس از پاگذاشتن به این جهان، منفعل و بیحرکت باشیم؟ یا برنامهریزیمان بهگونهای است که فعال و در حرکت باشیم؟
متقاعد شدهام که دومی درست است؛ یعنی سرشت اصلیمان کنجکاوی و خودگردانی است و به این دلیل هم نمیگویم که ایدئالگرایی خوشبینم، بلکه به این دلیل میگویم که در کنار کودکان بودهام و سه فرزند دارم. تاکنون کودک شش ماهه یا یکسالهای را دیدهاید که کنجکاو و خودگردان نباشد؟ من ندیدهام. ما اینگونه به جهان میآییم. اگر در چهارده یا چهلودوسالگی منفعل و بیحرکت باشیم، به دلیل سرشتمان نیست؛ بلکه به دلیل عاملی است که تنظیمات پیشفرضمان را بر هم زده است.
آن عامل ممکن است مدیریت باشد. البته، نهفقط رفتار رئیسمان با ما در محیط کار، بلکه نفوذ گستردهتر ویژگیای به درون مدرسهها و خانوادهها و بسیاری از جنبههای دیگر زندگیمان. شاید مدیریت دلیل انفعال و بیحرکتی افراد باشد، شاید مدیریت یکی از نیروهایی باشد که تنظیمات پیشفرضمان را به هم میریزد و افراد را منفعل میکند.
انگیزه را هدا پریزاده ترجمه کرده و کتاب حاضر در 232 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.