سیندخت (دور تا دور دنیا،نمایشنامه44)
(نمایشنامه فارسی،قرن 14)درباره کتاب
اثر پیش رو یک جلد از مجموعهی دور تا دور دنیاست که تلاشی است برای ارائهی نمایشنامههایی از نمایشنامهنویسان بزرگ و مشهور دنیا و در کنار آنها استعدادهای جوان جهان که طبیعتا نمایشنامهنویسان جوان کشورمان نیز در این گروه جای میگیرند.
در حقیقت این مجموعه میکوشد تا تئاتر را بهعنوان قلب تپندهی جامعه حمایت کند و آن را گسترش دهد.
در حقیقت این مجموعه میکوشد تا تئاتر را بهعنوان قلب تپندهی جامعه حمایت کند و آن را گسترش دهد.
بخشی از کتاب
سیندخت بلند میشود، روبهروی سام میایستد، تور سیاه را از روی صورتش بالا میزند.
سیندخت: من سیندخت مادر رودابهام! (مکث)
همسر مهرابم! (سام با شگفتی نگاه میکند)
کنون آمدم تا هوای تو چیست؟
ز کابل تو را دشمن و دوست کیست؟ (مکث)
اگر ما گنهکار و بدگوهریم
بدین پادشاهی نه اندرخوریم
من اینک به پیش تواَم مستمند (مکث)
بِکُش، گر کُشی، ور ببندی، ببند…
سیندخت: من سیندخت مادر رودابهام! (مکث)
همسر مهرابم! (سام با شگفتی نگاه میکند)
کنون آمدم تا هوای تو چیست؟
ز کابل تو را دشمن و دوست کیست؟ (مکث)
اگر ما گنهکار و بدگوهریم
بدین پادشاهی نه اندرخوریم
من اینک به پیش تواَم مستمند (مکث)
بِکُش، گر کُشی، ور ببندی، ببند…
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر