من عزتم،بچه سنگلج:شناخت نامه عزت الله انتظامی (گلاسه،باقاب)
(خاطرات و سرگذشتنامه بازیگران ایرانی،قرن 14،خاطرات و سرگذشتنامه عزت الله انتظامی (1303)،کوشش و گردآوری:غزاله سلطانی،گلاسه،باقاب)درباره کتاب
این اثر به بررسی بخشی از زندگی هنری عزتالله انتظامی، آقای بازیگر سینمای ایران میپردازد.
این کتاب نفیس، در قطع رحلی با کاغذ گلاسهی رنگی و جلد گالینگور به همراه قاب در اختیار علاقهمندان فرهنگ و هنر قرار گرفته است. در مقدمهی این کتاب یادداشتی از ژان کلود کارییر، فیلمنامهنویس و بازیگر فرانسوی، با عنوان «عزت انتظامی: یک شمایل» آورده شده است.
در این یادداشت میخوانیم:
«هیچ دستوری برای ستارهشدن و ستارهماندن وجود ندارد. باید دارای یک نگاه، یک حضور، جذابیتی آنی و چهرهای آشنا، حتی پیش از نخستین دیدار بود. باید دارای یک دم، یک حس و تمام ویژگیهایی که لغت “روح” را معنی میکند، بود. باید دارای “روح” بود، همین. هر بازیگر مهمی، چه بخواهد چه نخواهد، آینهای است که ملتی خود را در آن مینگرد و شناسایی میکند؛ اما آینهای ماندگار، این آینهها، برخلاف آینههای عادی جاودان هستند، حتی زمانی که ما دیگر در آنها نمینگریم.»
غزاله سلطانی گردآورندهی اثر در مقدمه گفته است: «همهچیز از مهرماه 86 شروع شد. روزهایی زرد و نارنجی که برای فیلم “… و آسمان آبی” در خانهی قیطریه به سراغ گنجههای کتابخانهی او رفتم. آنجا بسیار چیزها یافتم. این من بودم که تکتک آنها را کشف میکردم، میبوییدم و پرتاب میشدم به روزگارانی رنگی، دور و رمزآلود. روزهای اکران فیلم اما جای کتاب را خالی دیدم و تلاش کردم اتفاقی که باید و لازم است رقم بخورد. یادگارهایی از عزت انتظامی برای تماشاگرانش که قدرش را میدانند و با چشمها و خندههایش زندگیها کردهاند. دوستان همراه و من، بر آن بودیم کتابی آلبوم - خاطره تهیه کنیم که خواننده با داشتن، ورقزدن، خواندن و لمسکردنش همان احساس کشفی را داشته باشد که ما در روزهای نخستین داشتیم. ما با مردی هزارساله همسفر تاریخ، فرهنگ و هنر این مرز و بوم بودیم و لذت این همراهی تکرارنشدنی را با شما تقسیم کردیم.»
این کتاب نفیس، در قطع رحلی با کاغذ گلاسهی رنگی و جلد گالینگور به همراه قاب در اختیار علاقهمندان فرهنگ و هنر قرار گرفته است. در مقدمهی این کتاب یادداشتی از ژان کلود کارییر، فیلمنامهنویس و بازیگر فرانسوی، با عنوان «عزت انتظامی: یک شمایل» آورده شده است.
در این یادداشت میخوانیم:
«هیچ دستوری برای ستارهشدن و ستارهماندن وجود ندارد. باید دارای یک نگاه، یک حضور، جذابیتی آنی و چهرهای آشنا، حتی پیش از نخستین دیدار بود. باید دارای یک دم، یک حس و تمام ویژگیهایی که لغت “روح” را معنی میکند، بود. باید دارای “روح” بود، همین. هر بازیگر مهمی، چه بخواهد چه نخواهد، آینهای است که ملتی خود را در آن مینگرد و شناسایی میکند؛ اما آینهای ماندگار، این آینهها، برخلاف آینههای عادی جاودان هستند، حتی زمانی که ما دیگر در آنها نمینگریم.»
غزاله سلطانی گردآورندهی اثر در مقدمه گفته است: «همهچیز از مهرماه 86 شروع شد. روزهایی زرد و نارنجی که برای فیلم “… و آسمان آبی” در خانهی قیطریه به سراغ گنجههای کتابخانهی او رفتم. آنجا بسیار چیزها یافتم. این من بودم که تکتک آنها را کشف میکردم، میبوییدم و پرتاب میشدم به روزگارانی رنگی، دور و رمزآلود. روزهای اکران فیلم اما جای کتاب را خالی دیدم و تلاش کردم اتفاقی که باید و لازم است رقم بخورد. یادگارهایی از عزت انتظامی برای تماشاگرانش که قدرش را میدانند و با چشمها و خندههایش زندگیها کردهاند. دوستان همراه و من، بر آن بودیم کتابی آلبوم - خاطره تهیه کنیم که خواننده با داشتن، ورقزدن، خواندن و لمسکردنش همان احساس کشفی را داشته باشد که ما در روزهای نخستین داشتیم. ما با مردی هزارساله همسفر تاریخ، فرهنگ و هنر این مرز و بوم بودیم و لذت این همراهی تکرارنشدنی را با شما تقسیم کردیم.»
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر