شرکت خلاقیت (غلبه بر نیروهایی نادیدنی که در مسیر الهام واقعی قرار دارند)
(شرکت پیکسار،خلاقیت در کسب و کار،فرهنگ سازمانی،کارآمدی سازمانی)
موجود
ناشر | میلکان |
---|---|
مولف | ادوین ای.کتمول |
مترجم | شورش بشیری |
قطع | وزیری |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 296 |
شابک | 9786008812357 |
تاریخ ورود | 1399/08/18 |
نوبت چاپ | 11 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 314 |
کد کالا | 97018 |
قیمت پشت جلد | 2,890,000﷼ |
قیمت برای شما
2,890,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
اد کتمول بنیانگذار شرکت پیکسار و مدیرعامل کنونی پیکسار و دیزنی در کتاب جذاب و خواندنیِ شرکت خلاقیت از مسیر شگفتانگیزی که طی کرده گفته، از رسیدن به رؤیاهایش، از ساختن ذرهذرهی پیکسار و انقلابی که همراه با استیو جابز و جان لستر ایجاد کرده و البته از کارکردن با استیو جابز.
این کتاب راهنمای خلاقبودن است، راهنمای کوتاهنیامدن در مسیرِ رسیدن به رؤیاها، راهنمای شکستخوردن و دوبارهبرخاستن، راهنمای ساختن محصولاتی بینقص از مدیری که کتابش را با این جمله تمام کرده است: عالیکردنِ محصول هدف است.
این کتاب راهنمای خلاقبودن است، راهنمای کوتاهنیامدن در مسیرِ رسیدن به رؤیاها، راهنمای شکستخوردن و دوبارهبرخاستن، راهنمای ساختن محصولاتی بینقص از مدیری که کتابش را با این جمله تمام کرده است: عالیکردنِ محصول هدف است.
بخشی از کتاب
دوازده سال داشتم و با خانوادهام از یک تعطیلات در پارک یلواستون برمیگشتیم. پدرم ماشین فورد استیشن واگن ۵۷ زردمان را رانندگی میکرد، مادرم در صندلی جلو بود و من و برادران و خواهرانم در صندلی پشت جمع شده بودیم. ما در یک جادهی مارپیجِ مرتفع، با یک درهی عمیق در سمت راستمان و بدون هیچ ریل محافظی در حرکت بودیم. ناگهان روبهرویمان، سَرِ پیچی، یک ماشین ظاهر شد که وارد خطِ ما شده بود. به خاطر میآورم که مادرم جیغ کشید و پدرم پایش را روی ترمز کوبید؛ او نمیتوانست ماشین را منحرف کند، چون دره چند قدم سمت راستمان بود. کندشدن زمان و یک لحظه سکوت مطلق را به یاد میآورم، پیش از آنکه ـ بوم! ـ ماشین دیگر به ما برخورد کرد و ماشینمان را از کنار مچاله کرد. وقتی لغزیدنمان بالاخره تمام شد، بزرگترها پیاده شدند و شروع کردند به دادزدن، ولی من فقط همانجا ایستادم و به خرابی ماشینمان خیره شدم. اگر ماشین دیگر، فقط دو اینچ بیشتر به سمت ما منحرف شده بود، به جای کنار ماشین، با سپر جلوی ما برخورد میکرد و ما را مستقیم از روی صخره به پایین پرت میکرد. تهدیدهای جانی مثل این، معمولا برای همیشه در ذهن آدم حک میشود. دو اینچ آنطرفتر پیکساری وجود نداشت.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر