مسئله ی اسپینوزا
(داستانهای آمریکایی،قرن 20م)
موجود
ناشر | قطره |
---|---|
مولف | اروین د.یالوم |
مترجم | بهاره نوبهار |
قطع | رقعی |
نوع جلد | زرکوب |
تعداد صفحات | 480 |
شابک | 9782000962168 |
تاریخ ورود | 1400/09/22 |
نوبت چاپ | 17 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 567 |
کد کالا | 109218 |
قیمت پشت جلد | 2,900,000﷼ |
قیمت برای شما
2,900,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
کتاب مسئلهی اسپینوزا، دربرگیرندهی روایتی از زندگی فلسفی فیلسوف هلندی، باروخ اسپینوزا است. اسپینوزا مؤلف کتاب مهم اخلاق در جامعهی یهودی بهدلیل طرح مباحث فلسفی نو و متفاوت خود که با اصول و مبانی آن دوره منافات داشته است، تکفیر شد و این کتاب علاوه بر پرداختن به چنین موضوعی، تا حد بسیاری به موضوع یهود و ارتباط آنها بعد از مرگ اسپینوزا با آثار اسپینوزا میپردازد. دربارهی سبک نگارش یالوم، میتوان با نگاهی کلی اینگونه گفت که وی همواره مباحث خود را از دو نقطهنظر طرح میکند. یکی زندگی سوژههای رمانهای فلسفیاش، مثل نیچه، اسپینوزا و دیگران و موضوع بعد ارتباط زندگی این افراد با فلسفهشان.
در تاریخ فلسفه میتوان از چند نوع ارتباط علی معلولی بین خدا و جهان سخن گفت. یکی ارتباط خدا با جهان از جهت بیرونیبودن خدا، که بنابراین نظر خدا علت این جهان است اما درون این جهان نیست. دوم اینکه خدا در سلسلهمراتب صدور از خود فیضان کرد و فیضی به این جهان نیز رسید. بنابر این رویکرد خدا باز هم بیرون از جهان است و ارتباط علی-معلولی خدا با جهان باز هم بیرونی است. شکل سوم این ارتباط که رویکرد اسپینوزاست اینطور تعریف میشود که خدا و هستی، ارتباط درونماندگار با یکدیگر دارند. البته باید گفت از حیث علّی-معلولی خدا نسبت به جهان تقدم دارد زیرا علت است. اما از این حیث که حالات هستی همواره درونماندگار خداوند هستند، تقدم خدا بر هستی به معنای جدایی یا بیرونیبودن آنها از هم نیست. یالومبا طرح اینکه دلایلی از این قبیل در فلسفهی اسپینوزا باعث تکفیر وی شد این روایت را گره میزند به ارتباط جامعهی یهود با اسپینوزا بهمثابه یک چهرهی مهم فلسفی، اما قسمت تراژیک ارتباط مد نظر این است که پس از مرگ اسپینوزا نیز فلسفهی وی و آثارش مدام در معرض جرح و تعدیل و طرد و انکار قرار گرفتند.
در تاریخ فلسفه میتوان از چند نوع ارتباط علی معلولی بین خدا و جهان سخن گفت. یکی ارتباط خدا با جهان از جهت بیرونیبودن خدا، که بنابراین نظر خدا علت این جهان است اما درون این جهان نیست. دوم اینکه خدا در سلسلهمراتب صدور از خود فیضان کرد و فیضی به این جهان نیز رسید. بنابر این رویکرد خدا باز هم بیرون از جهان است و ارتباط علی-معلولی خدا با جهان باز هم بیرونی است. شکل سوم این ارتباط که رویکرد اسپینوزاست اینطور تعریف میشود که خدا و هستی، ارتباط درونماندگار با یکدیگر دارند. البته باید گفت از حیث علّی-معلولی خدا نسبت به جهان تقدم دارد زیرا علت است. اما از این حیث که حالات هستی همواره درونماندگار خداوند هستند، تقدم خدا بر هستی به معنای جدایی یا بیرونیبودن آنها از هم نیست. یالومبا طرح اینکه دلایلی از این قبیل در فلسفهی اسپینوزا باعث تکفیر وی شد این روایت را گره میزند به ارتباط جامعهی یهود با اسپینوزا بهمثابه یک چهرهی مهم فلسفی، اما قسمت تراژیک ارتباط مد نظر این است که پس از مرگ اسپینوزا نیز فلسفهی وی و آثارش مدام در معرض جرح و تعدیل و طرد و انکار قرار گرفتند.
بخشی از کتاب
بذار حرفم رو کامل کنم، گابریل. خیلی مهمه که کاملا متوجه شی. ممکنه روزی سرپرست خونواده بشی. بنابراین رودریگز این ادعا رو در دادگاه یهود طرح کرد، دادگاهی که خیلی از اعضاش دنبال اینن که به رودریگز سود برسونن، چون او اهداکننده و خیر اصلی کنیسهس. به من بگو، گابریل، آیا اون دو نفر میخوان که رودریگز رو ناراحت کنن؟ تقریبا بلافاصله دادگاه حکم میکرد که خونوادهی اسپینوزا باید کل بدهی رو پرداخت کنه. و این بدهی تمام منابع مالی خونواده رو از بین میبرد. حتی بدتر از اون، اونها حکم میکردن که ارث مادریمون رو هم باید برای پرداخت بدهی رودریگز خرج کنیم. متوجه این موارد میشی، گابریل؟»
بعد از اینکه گابریل با اکراه سری به نشانهی تایید تکان داد، اسپینوزا ادامه داد: «بنابراین، سه ماه قبل، به قانون هلند که منطقیتر بود مراجعه کردم. از طرفی نام دوآرته رودریگز هیچ تاثیری روی اونها نداشت. قانون هلند میگه که سرپرست خونواده برای پرداخت بدهی باید بیستوپنجساله باشه. پس چون من بیستوپنجساله نیستم، خونوادهمون در امانه. ما مجبور نیستیم بدهی پدرمون رو بپردازیم و، به علاوه، میتونیم پولی رو که مادرمون برامون گذاشته بگیریم. منظورم از ما تو و ربکا هستین- من قصد دارم کل سهمم رو به شما بدم. من خونوادهای ندارم و به پول احتیاجی ندارم.»
او ادامه داد: «و آخرین چیز، در مورد وقتشناسی. از اونجایی که تولد بیستو پنجسالگی من قبل از عروسی توئه، من باید الان وارد عمل شم.
حالا به من بگو آیا من در قبال خونوادهام مسئولیتپذیر نبودهم؟ آیا ارزشی برای آزادی قایل نیستی؟ اگه هیچکاری نکنم، باید تا آخر عمرمون بردگی کنیم، تو این رو میخوای؟»
«من ترجیح میدم که این مسئله رو به خدا بسپارم...»
بعد از اینکه گابریل با اکراه سری به نشانهی تایید تکان داد، اسپینوزا ادامه داد: «بنابراین، سه ماه قبل، به قانون هلند که منطقیتر بود مراجعه کردم. از طرفی نام دوآرته رودریگز هیچ تاثیری روی اونها نداشت. قانون هلند میگه که سرپرست خونواده برای پرداخت بدهی باید بیستوپنجساله باشه. پس چون من بیستوپنجساله نیستم، خونوادهمون در امانه. ما مجبور نیستیم بدهی پدرمون رو بپردازیم و، به علاوه، میتونیم پولی رو که مادرمون برامون گذاشته بگیریم. منظورم از ما تو و ربکا هستین- من قصد دارم کل سهمم رو به شما بدم. من خونوادهای ندارم و به پول احتیاجی ندارم.»
او ادامه داد: «و آخرین چیز، در مورد وقتشناسی. از اونجایی که تولد بیستو پنجسالگی من قبل از عروسی توئه، من باید الان وارد عمل شم.
حالا به من بگو آیا من در قبال خونوادهام مسئولیتپذیر نبودهم؟ آیا ارزشی برای آزادی قایل نیستی؟ اگه هیچکاری نکنم، باید تا آخر عمرمون بردگی کنیم، تو این رو میخوای؟»
«من ترجیح میدم که این مسئله رو به خدا بسپارم...»
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر