تصمیم گیری (آیا مغز فریب خورده یک احساس است...؟)
درباره کتاب
تا زمانی که افراد تصمیم میگیرند، به چگونگی تصمیمگیری خود میاندیشند. قرنهاست که مردم، با دیدن رفتار نوع بشر از بیرون، درمورد تصمیمگیری نظریهپردازیهایی کردهاند. وقتی ما تصمیم میگیریم، میبایستی امکانهای گوناگون را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و جنبههای مثبت و منفی را بهدقت سبک و سنگین کنیم. به کلام دیگر، ما موجوداتی اهل تعمق و منطقی هستیم. حقیقت سادهی این موضوع آن است که تصمیمهای درست گرفتن مستلزم آن است که ما از هر دو مغز خود استفاده کنیم. ما، مدتهای مدید، با سرشت انسان بهمثابه وضعیت یا این/ یا آن، برخورد کردهایم. ما یا منطقی هستیم یا غیرمنطقی. ما یا به آمارها متکی میشویم یا به غرایز درونی خویش اعتماد میکنیم.
این کتاب در زمینهی تصمیمگیری نوشته شده است؛ اینکه مبنای تصمیمگیری چیست و مغز چگونه در این حیطه عمل میکند.
این کتاب در زمینهی تصمیمگیری نوشته شده است؛ اینکه مبنای تصمیمگیری چیست و مغز چگونه در این حیطه عمل میکند.
بخشی از کتاب
مغز احساسی در کمک کردن به ما در گرفتن تصمیمهای دشوار بویژه سودمند است. قدرت محاسباتی عظیم آن- قابلیتش در پردازش میلیونها ذره اطلاعات به همراه هم- تضمین میکند که در زمان ارزیابی گزینهها میتوانید همة اطلاعات مربوط را تجزیه و تحلیل کنید. معماها به تکههای اداره کردنی تقسیم میگردند، که بعد به صورت احساسهای واقعی تفسیر میشوند. دلیل اینکه این احساسها این قدر باهوش هستند آن است که توانستهاند اشتباهات را به رخدادهای آموزشی تبدیل کنند. شما پیوسته از تجربهها سود میبرید، حتی اگر از آن سودها به طور هشیارانه آگاه نباشید. مهم نیست که حوزة تخصصی شما بازی تخته نرد باشد یا سیاست خاورمیانه، بازی گلف یا برنامهنویسی رایانه: مغز همیشه یک جور یاد میگیرد، با انباشتن خرد به وسیلة اشتباه.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر