جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

فیلمنامه اصلی: بانی و کلاید

فیلمنامه اصلی: بانی و کلاید

در تاریخ سینمای امریکا، فیلم‌های معدودی بیش از «بانی و کلاید» (۱۹۶۷) گفت‌وگوهای پر شروشور و بحث‌های تخصصی گسترده ایجاد کرده‌اند. یادآوری‌های دلفریب آرتور پن از زندگی در دوران رکود، به همراه شکوهی بصری و شوری احساسی، در کنار «فارغ‌التحصیل» (۱۹۶۷) و «ایزی رایدر» (۱۹۶۹)، نشانی شد برای دورانی که به سرعت «سینمای نوین امریکا» نام گرفت. این رنسانس هنری، که تولید و مصرف در سینما را جانی دوباره بخشید، نتیجه‌ی شبکه‌ی ویژه‌ای از شرایط صنعت فیلم امریکا و جامعه‌ی اطراف آن بود: شکست تجاری سیستم استودیویی هالیوود؛ تغییر به سمت نمایش هرچه بیشتر جنسیت و خشونت؛ بالا گرفتن جنگ در ویتنام؛ تأثیرات زیبایی‌شناختی مراکز فیلم‌های هنری اروپا و ایجاد سیستم جدید ارزش‌گذاری فیلم‌ها. این سه فیلم ارزش‌های اخلاقی، اجتماعی و ایدئولوژیکی را به چالش کشیدند که از زمان پایان جنگ جهانی دوم بر فرهنگ امریکا و در نتیجه، بر فیلم‌هایش سیطره داشتند.

از منظر موقعیت تاریخی بی‌دردسر ما در دهه‌ی ۱۹۹۰، شاید به نظر ساده برسد که چطور این سه فیلم سرنوشت‌ساز روح پرمخاطره‌ی امریکا را در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰ تصویر کرده‌اند. دورانی تکه‌پاره از فرقه‌های فرهنگی که هر روز در مسیری غیرمستقیم، از ووداستاک گرفته تا وِدِرمن، از محاصره‌ی شیکاگو گرفته تا کشتار می‌لی، جداتر، عمیق‌تر و تلخ‌تر می‌شدند. با اینکه هیچ‌کدام از این فیلم‌ها به تصویر فرهنگی وسیعی از مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه‌ی رو به رشد اشاره نمی‌کردند، اما هرکدام حاوی بخشی از برخوردهای لجام گسیخته‌ی عقاید فرهنگی بودند. برای مثال، بن براداک (الگوی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی) که نماد ترس و تنفر نسل خود از حضور توخالی والدین است؛ او داور جامعه‌ی طبقاتی خالی از صداقت انسانی و ارزش‌های حرفه‌ای است. «ایزی رایدر» (۱۹۶۹) که امروز اثری منحصربه‌فرد می‌نماید، نشان‌دهنده‌ی رویه‌ای ضدفرهنگ و متفاوت با حواشی کسالت‌بار است: زندگی جاده‌ای آزاد همراه با روابط لذت‌جویانه، مواد مخدر و موسیقی راک‌اندرول. هر دو فیلم آینه‌ی نسلی سخت مضطرب‌اند که انتخاب‌هایش را محدود به مرگ در جنوب شرق آسیا و عزلت‌گزینی در کنج خانه می‌بیند.

اما «بانی و کلاید» تنها فیلمی در میان این ‌خانواده‌ی سه‌نفره است که رسماً در گذشته اتفاق می‌افتد و نوک پیکانش تیزتر از بقیه است و سرگشتگی فراوان و درنهایت، سرخوردگی عمیق آن زمان‌ها را نشان می‌دهد. نویسندگان فیلمنامه، دیوید نیومن و رابرت بنتن، به‌وضوح تمایل داشتند یاغیان جذابشان را با احساسات ضدفرهنگی دهه‌ی ۱۹۶۰ درهم‌بیامیزند: «این داستان آدم‌هایی است که سبکشان آ‌ن‌ها را از زمان و مکانشان جدا می‌کند و به همین دلیل در برابر جریان کلی جامعه عجیب و نامعمول به نظر می‌رسند. مهم‌تر این است که خودشان چنین برخوردی را انتخاب کرده بودند... چیزی که ما از آن صحبت می‌کردیم امروز به دهه‌ی شصتی‌ها معروف شده است.» هدف آن‌ها برای قهرمانانِ فرهنگ جوان، که در آن دوران در حال شکوفایی بودند، دقیقاً عمل‌کردن «به شکلی عجیب و نامعمول، مخالف جریان کلی جامعه» بود. شادمانی و نارضایتی‌شان در سفر جادویی با موهای پریشان در باد، مواد توهم‌زا، اعتراض‌های ضد جنگ، موسیقی روان‌گردان، شلوار جین‌های پاچه‌گشاد، گُل به جای سرنیزه، عشق آزاد و سیاست‌های افراطی معنا پیدا می‌کند. برای آن‌ها «بانی و کلایدِ» آنارشیست نمونه‌ی تاریخی مشکلات شخصی و فرهنگی‌شان هستند: زوجی جوان و جذاب که با قوانین اخلاقی محدودکننده و نهادهای اجتماعی سرکوب‌کننده‌ی زمانشان مبارزه می‌کنند.

«بانی و کلاید» در عرصه‌ی اصلی جامعه‌ی امریکا دست به مبارزه زد: «بانی و کلایدِ آرتور پن، که شاید اولین بیانیه‌ی کامل ارزش‌های سینمای نوین باشد، به همان میزان بر فیلم‌های بعدی سینمای امریکا تأثیر گذاشت که ازنفس‌افتاده در فرانسه یا رم شهر بی‌دفاع در ایتالیا.» با این کار، فیلم نسل قدیمی‌تری از فیلم‌سازان، منتقدان و تماشاگران را، که همگی به‌خاطر رکود اقتصادی و جنگ جهانی دوم شکل گرفته بودند، وادار به رویارویی با نوادگان طغیان‌گرشان کرد که هم ترور جان اف. کندی را دیده بودند، هم جنگ ویتنام را. همچنین سرآغازی بود بر سینمای نوین امریکا دوره‌ای منحصربه‌فرد در تاریخ سینمای این کشور (سال‌های ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۰) که در میان دیگر نمونه‌های سبکی، تأکیدش بیشتر بر تصویر است تا جنبه‌های روایی فیلم‌سازی. در هر صورت، «بانی و کلاید» بیش از آنکه در پیشبرد سینما نقش داشته باشد، نمونه‌ای است از ارتباط نزدیک میان خلق فیلم‌های بزرگ و جوامعی که باعث به‌وجودآمدن آن‌ها شده‌اند، از آن‌دست فیلم‌های استثنایی‌ای که حتی از زمانه‌ای که آن‌ها را به‌وجودآورده هم فراتر رفته‌اند.

«بانی و کلاید» به شکل خیال‌انگیزی جامعه‌ی امریکا را در دوران سرنوشت‌ساز مواجهه با ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی به شکل خلاقانه به تصویر کشید و تأثیری عمیق بر آن گذاشت. خودِ فیلم، در کنار واکنش پرشور جامعه به آن، بازتاب چالش شدید آموزه‌های بنیادی و سنتی‌ای است که دهه‌ی پنجاهی‌های ازخودراضی را متلاشی کرد و باعث تولید دهه‌ی شصتی‌های تکه‌پاره شد: سیستم استودیویی امریکا زیر فشار رسانه‌ی جدید متلاشی شد؛ شیوه‌ی نقد فیلم از بازلی کرادر خسته‌کننده به پالین کیلِ ستیزه‌جو تغییر کرد؛ طراحان مد هالیوود را به جای پاریس سرمشق خود قرار دادند؛ زیبایی‌شناسی اروپایی در سبک‌های بصری امریکایی استفاده شد؛ فیلم‌ها مشروعیت روشن‌فکری پیدا کردند؛ روابط جانشین عواطف شد؛ خشونت جای گوشه و کنایه‌های آرام را گرفت؛ تب‌وتاب انقلابی مشارکت‌های سیاسی میانه‌رو درهم‌شکست؛ فیلم‌سازان جوان قدرت خلاقیت را از چنگ نسل جنگ جهانی دوم درآوردند؛ جوانان محصولات هالیوودیِ نوین مطالبه می‌کردند. «بانی و کلاید» را، با درنظرگرفتن موقعیت خاصش بین مخالفانِ در حال پیشرفت فرهنگ امریکایی و تاریخ سینما، باید در قالب ساختار فرهنگی‌ای که آن را خلق کرده دید و نیرویی حیاتی در شعله‌ورشدن این درگیری‌های حساس و تغییرات عمیق در نظر گرفت.

«بانی و کلاید» یکی از معدود فیلم‌های تاریخ سینماست که تأثیرش در خارج از سینما به همان میزان عمیق بود که در حوزه‌ی سینما. ظهورش در نقطه‌ی اتصال حساسی در تاریخ امریکا اتفاق افتاد؛ دیدگاه‌های اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و هنری را که باعث دودستگی امریکا در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ و بیشتر در دهه‌ی ۱۹۷۰ بود بازتاب می‌داد و در آن‌ها مشارکت می‌کرد. این تفاوت‌ها ریشه در وجدان اجتماعی امریکا داشت که نشانگر نبردی بنیادی در دل و جان جامعه‌ی امریکا بود، نبردی پرشور برای تعریف مفهوم امریکایی بودن. جیمز هانتر درباره‌ی این موضوعات که بعدتر نمود علنی پیدا کرد، گفته بود: «این‌ها صرفاً برخوردهایی نبودند که به آنی تغییر کنند، بلکه برای آدم‌هایی که با چنین تعهدها و باورهای بنیادینی زندگی می‌کردند منبعِ هویت، هدف و اتحاد بودند.»

با این دید، «بانی و کلاید» به‌نوعی خط مرز فرهنگی بدل شد: اینکه در برخورد با موضوعاتی که فیلم مطرح می‌کند کجا ایستاده‌اید چیزی بیشتر از رد یا قبول یک فیلم خاص است؛ فیلم تعیین‌کننده‌ی موقعیتی ایدئولوژیک در برابر موج مناظره‌های اجتماعی بود. «بانی و کلاید» به‌طور خاص بر رویکردهای زیبایی‌شناسی، نظام استودیویی هالیوود، آزادی معیارهای اخلاقی، نمایش خشونت، سیاست تعامل، فرهنگ جوانی و صنعت مد تأثیر داشت.

«بانی و کلاید» آغازگر اولین موجی بود که درنهایت بدل به یورشی سهمگین به نظام استودیویی شد و جایگاه فیلم‌هایی را که پس از آن آمدند استحکام بخشید. «بانی و کلاید» به سینمای نوین امریکا راهی برای به چالش کشیدن و قدرت‌بخشیدن به روایت‌ها، ژانرها و افسانه‌های کلاسیک هالیوود داد. فقط برای یک لحظه به این فکر کنید که «بانی و کلاید» چند دستورالعمل استودیوهای هالیوود را در هم شکسته است: فیلم‌نامه‌ی دو نویسنده‌ی مجله‌ی نیویورک که هیچ تجربه‌ای در این زمینه ندارند؛ کارگردانیِ یک روشن‌فکرِ کرانه‌ی شرقی که مهم‌ترین موفقیتش در برادوی است؛ تهیه‌کنندگیِ بازیگری پرافاده که می‌خواهد سرنوشت خودش را کنترل کند؛ نقش‌آفرینی بازیگر زن ناشناس و بازیگران فرعی که شبیه مردم معمولی‌اند؛ تمرکز بر آدمکشان سارق بانک؛ تمرکز عمده بر جنسیت زنانه و ناتوانی مرد؛ استفاده از عناصر تکنیکی اروپایی؛ استفاده از بی‌رحمی همراه با طنز؛ ویران کردن ارزش‌های ژانرهای سنتی؛ خشن‌ترین پایان‌بندی‌ای که تابه‌حال به فیلم درآمده است. این حقیقت که «بانی و کلاید»، هم از نظر انتقادی و هم اقتصادی، موفق بود دریچه‌ها را به روی سیلاب ایده‌های تحریک‌کننده، کارگردانان جوان، اجراهای عجیب و غریب و فیلم‌های ابتکاری باز کرد. همان‌طور که خودِ پن خاطرنشان کرده است: «دیوارها بعد از بانی و کلاید فرو ریختند. همه‌ی پایه‌های سینمای شروع به فروریختن کردند!»

خرید کتاب بانی و کلاید ‌

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.