جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
کشف عشق کُنج یک کتابفروشی/ چال کوچکی روی گونهی او
کتاب کشف عشق کُنج یک کتابفروشی اثر ورونیکا هنری به همت انتشارات کتاب مرو به چاپ رسیده است. ورونیکا هنری نویسنده بریتانیایی متولد سال ۱۹۶۳، در کنار نوشتن رمانهایی که تم غالب آنها عاشقانه است، فیلمنامههای تلویزیونی نیز نوشته و در کار روزنامهنگاری هم فعالیت داشته است. امیلیا نایتینگل، تازه به شهر زادگاهش برگشته است تا کتابفروشیئی که از پدرش به او ارث رسیده است بگرداند. کتابفروشی رویای به حقیقت پیوستهی هر کتابدوستی است. اما بهترین و حقیقیترین داستانها، آنهایی نیستند که در صفحات کتابهای کتابفروشی اتفاق میافتد. مشتریان کتابفروشی هرکدام قصههایی دارند: سرشار از غم، رنج، شادی و عشق.در بخشی از کتاب کشف عشق کنج یک کتاب فروشی میخوانیم:
سی و دو سال بعد... برای آدمی که آخرین نفسهایش را میکشد، چه کار میتوان کرد؟ کنار آدمی که دیگر هیچ امیدی به زنده ماندنش نیست، فقط میشود نشست روی یک صندلی پلاستیکی که چندان هم راحت نیست و منتظر ماند تا آخرین نفسش را بکشد؛ چرا که دیگر هیچ امیدی نیست. هیچ چیزی در آن شرایط بغرنج به درد نمیخورد. بیرون اتاق، در راهرو تلویزیون و صندلیهای راحتتری وجود داشت؛ اما امیلیا دلش نمیآمد از آنجا تکان بخورد. در ضمن خیلی هم آدم تلویزیون تماشاکنی نبود. نمیتوانست مثل افراد دیگر، در این شرایط بافتنی ببافد، کارهای هنری برای دیوار خانهاش درست کند یا جدول سودوکو حل بکند. حتی دلش نمیخواست موسیقی گوش بکند؛ میترسید بیدار بشود. به نظرش حتی موسیقی گوش دادن در قطار هم کار جالبی نبود و از آن بدتر این بود که کنار بستر مرگت کسی موسیقی گوش بدهد. دوست نداشت گوشی تلفنش را بردارد و در اینترنت دنبال چیزی بگردد.همیشه فکر میکرد این گوشی بازی و چک کردن کانالهای اجتماعی گاه و بیگاه، بیادبی بزرگ قرن بیست و یکم به شمار میرود. هیچ کتابی هم در این دنیا وجود نداشت که در این لحظه بتواند به دست بگیرد و با خواندنش کمی گذر زمان را آسانتر بکند. همینطور بی هدف و سرگردان کنار تخت او نشسته بود. حتی نمیتوانست چشمانش را روی هم بگذارد و بخوابد. میترسید از خواب بپرد و ببیند که در این فاصله از دنیا رفته است و او فرصت را از دست داده است. از ترس و نگرانی دست پدرش را محکم در دستانش گرفت. او سرد و بیحرکت آنجا دراز کشیده بود. بعد از گذشت دقایقی، دست سردش را زیر ملافههای سفید برگرداند. سپس دوباره به چرت زدنش برگشت. گاهی پرستاران برایش شیر شکلات داغ میآوردند تا کمی قوت بگیرد. البته فنجانها کاملا ولرم بودند و خیلی راحت از مزهاش میشد فهمید که اصلا از دانههای شکلات واقعی در ترکیب این نوشیدنی استفاده نشده بود؛ یک نوشیدنی به رنگ قهوهای روشن که به زحمت مزهاش شیرین بود... کتاب کشف عشق کُنج یک کتابفروشی در ۴۷۷ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۴۹ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...