عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
مهمانی گوگل/ گوگل را عاشق خود کنید و امشب با گوگل شام بخورید
کتاب «مهمانی گوگل» نوشتهی مهران منصوریفر به همت نشر کلید آموزش به چاپ رسیده است. نویسنده میگوید: سال ۱۳۸۵ بود که فروشگاهی اینترنتی راه انداختم. سفارشهای روزانهی این فروشگاه به بیش از صد عدد در روز رسید. راهاندازی سایت را از سال ۱۳۸۲ در دوران مدرسه آغاز کردم، زمانی که تصمیم گرفتم از نوشتن نرمافزارهای مخرب کودکانه دست بکشم و یکبار هم که شده، کار خوب و پولسازی را شروع کنم. این را که چند سایت راه انداختم و چه عواملی باعث شکست آنها میشد را قبلاً در سایت مدیر وب توضیح دادهام.
آنزمان آنقدر سایت فارسیزبان کم بود که کسی احساس نیاز به نمایش دادهشدن در صدر نتایج گوگل نمیکرد! هر مطلبی که منتشر میکردی، گوگل آن را در صدر نتایج به نمایش میگذاشت؛ زیرا کس دیگری نبود که مطلب دیگری تولید کرده باشد! گوگل هم سایتی جوان و بیتجربه بود و همین موضوع آن را آسیبپذیر میکرد. آنزمانها گوگل با همهی سایتها دوست بود و به کسی سخت نمیگرفت. هر زمان که سایتی مطلبی منتشر میکرد، گوگل آن مطلب را در جای درستی دستهبندی میکرد و پیوسته به لیستکردن اطلاعات مشغول بود.
از آن دوران سالها میگذرد و نه دیگر محتوا کم است و نه گوگل آن جوان مهربان. هر سال که گذشته، محتوای دیجیتال بیشتری منتشر شده و کمکم جنگی برای تصاحب نتایج اول در گوگل شکل گرفته است. صاحبان سایتها برای تصاحب رتبههای بالاتر دست به هر کاری میزنند، از هک کردن سایتهای رقیب گرفته تا انجام هر ترفندی که بتوان گوگل را فریب داد و به نتایج بالاتری دست پیدا کرد.
این موضوع بهسادگی گوگل را نابود میکرد! اگر نتایج گوگل ناشی از فریبخوردن آن میبود، قطعاً کاربران گوگل بعد از جستوجو، به آنچه میخواستند نمیرسیدند. دیگر گوگل را موتور جستوجویی خوب و مطمئن نمیدیدند.
در این سالها شرکتهای بزرگ دیگری مانند مایکروسافت، یاهو و آلتاویستا نیز سعی کردهاند وارد بازار موتورهای جستوجو بشوند و این بازار را از گوگل بگیرند. سال ۲۰۰۳ بود که یاهو، آلتاویستا را که از سال ۱۹۹۵ راهاندازی شده بود، برای تقویت خود در رقابت با گوگل خرید. این موضوع و رخدادهای مهم دیگری که در آن زمان پیش آمد، گوگل را به چالشی بزرگ کشاند. وقت آن رسیده بود که دست به اقداماتی جدید بزند تا کاربران خود را راضی نگه دارد و نتایج درستی را به آنها نمایش دهد. گوگل باید مراقب میبود بازار موتورهای جستوجو را از دست ندهد.
گوگل چه تصمیمی گرفت؟ ساده است! اگر من و شما هم به جای گوگل بودیم، قطعاً همهچیز را قانونی و سختگیرانه میکردیم و همهی منابع خود را به جلوگیری از فریبخوردن خودمان اختصاص میدادیم. گوگل همین کار را کرد و از آن زمان بود که قوانینی برای رتبهگرفتن و دیدهشدن در نتایج اولیهی گوگل پدیدار شد.
ابتدا کسی این قوانین را جدی نمیگرفت؛ اما پیوسته نتایج تغییر میکردند و از طرفی هم تعداد جستوجوها در دنیا بیشتر و بیشتر میشد. سایتهایی که رتبههای خود را از دست میدادند، تلاش میکردند به جایگاه قبلی بازگردند و سایتهای جدید و تازهنفس نیز پیوسته با محتوای بهتر وارد میدان رقابت میشدند.
ابتدا همه سعی میکردند گوگل را فریب بدهند و قوانین آن را دور بزنند تا سریعتر رتبهی خوبی به دست بیاورند و ترافیک جدید را به درآمد تبدیل کنند. این تلاشها موفقیتآمیز بود و با ترفندهای مختلفی، گوگل پیوسته فریب میخورد و سایتهایی که توانایی فریبدادن گوگل را داشتند، در نتایج اول نمایش داده میشدند.
این تهدید بزرگی برای گوگل بود و باعث شد گوگل پیوسته توانایی خود را در شناسایی ترفندهای جدید افزایش دهد. از این زمان، دیگر رسیدن به نتایج اولیهی گوگل نیازمند انجام فرایندهای پیوسته و مشخص بود که به این فرایندها سئو گفته شد. سئو به معنای بهینهسازی برای موتورهای جستوجوست. امروز برای اینکه در صدر نتایج گوگل باشید، باید کارهای زیادی انجام دهید و دیگر بهسادگی گذشته نیست. نیاز است سئو بدانید تا با قوانین آشنا باشید و بتوانید خودتان را به گوگل ثابت کنید.
برای کسب رتبههای عالی در گوگل، نه به ترفند نیازی دارید و نه به تجربههای طولانی. البته که تجربه خوب است و با هر تجربهای، در مسیر بهتر شدن گام برمیدارید؛ اما واقعیت این است که من میدانم چطور میشود اعتماد گوگل را به دست آورد و قوانین اصلی گوگل را درک کردهام و سعی میکنم مانند گوگل، تجربهی خوبی برای کاربران ایجاد کنم. در این کتاب نیز قرار است همین نکات را در قالب داستان به شما آموزش دهم.
داستانی که پیش روی شماست، حاصل هزاران آزمون و خطا، جلسات مشاوره، شکست و موفقیت در پروژههای واقعی است. درک نکتهی اصلی این داستان، شما را در مسیر رسیدن به نتایج اول گوگل، از ترفندهای عجیب بینیاز میکند. این داستان یک هدف مشخص دارد و آن تغییر نگرش است. این نگرش جدید به نظر من مهمترین دارایی شما برای رسیدن به صفحات اول گوگل است.
قسمتی از کتاب مهمانی گوگل:
وقتی کار شما به اعتبار گوگل لطمه بزند، قطعاً در آن زمینه با شما سفت و سخت برخورد میکند. پاندا از قدیمیترین مأموران گوگل است و بارها از نظر هوش و کارایی بهروزرسانی شده است. اکنون بسیار بهتر از چند سال گذشته محتوا را درک میکند و فریب دادنش کار دشواری است. پاندا دقیقاً مانند کاربر به سایت شما نگاه میکند و هر کاری را که برای کاربران جالب و جذاب است، یاد میگیرد؛ سپس بررسی میکند این موضوع برای کاربران شما هم رخ میدهد یا خیر.
برای مثال، میزان ماندگاری کاربر در سایت شما و تعداد صفحاتی که در آن به گردش میپردازد یکی از چیزهایی است که پاندا آن را بررسی میکند. از نظر او، سایت اگر محتوای واقعی داشته باشد و برای کاربران رضایتبخش باشد، باعث ماندگاری بیشتر کاربر در سایت و بازدید از صفحات بیشتر میشود. پاندا به این نوع سایتها دیدگاه مثبتی دارد و به آنها کمک میکند تا در نتایج بالاتر قرار بگیرند.
یکی دیگر از کارهایی که پاندا انجام میدهد، این است که بررسی میکند شما آنقدر که ادعا میکنید، معروف هستید یا نه. از روشهای کلاهسیاه که گوگل را فریب میدهد، میتوان به برندسازی فریبنده در وب اشاره کرد. افراد کلاهسیاه با ایجاد لینکهای زیاد و ایجاد متنهای حجیم در سراسر وب در خصوص برند خودشان، سعی میکردند گوگل را قانع کنند که وبسایت معروفی هستند و برند معتبری دارند و از آنجا که گوگل برای برندهای معتبر ارزش بیشتری قائل است، همیشه آنها را در صدر نتایج نمایش میداد. تا اینکه متوجه شد برندسازی هم گرفتار فریب شده و بسیاری از سایتها دارند با روشهای مختلفی محبوبیت برند خود را به صورت مصنوعی افزایش میدهد. در این زمان گوگل تصمیم گرفت وظیفهی دیگری برای پاندا در نظر بگیرد.
پاندا بررسی میکند برند شما چند بار در روز جستوجو میشود و مردم در گوگل چقدر دنبال برندتان هستند.
مهمانی گوگل در ۱۴۳ صفحه رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۴۹ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.