عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: نسخه هایی برای خواب
![معرفی کتاب: نسخه هایی برای خواب](/storage/.attachment/202312/cropped_6582c39dcacb7.webp)
«نسخههایی برای خواب» با زیرعنوانِ هفت روز تا برخورداری از بهترین استراحت عمرتان کتابی است نوشتهی دکتر اریک پرادر که نشر بهار سبز آن را به چاپ رسانده است. خواب پدیدهای عمومی و درعینحال فردی است. چند نکتهی پایهای وجود دارد که در مورد خوابِ همهی ما صدق میکند و البته در این کتاب در مورد آنها صحبت شده است؛ اما هیچ مدل واحد و جهانشمولی وجود ندارد که برای همهی انسانها کارکرد داشته باشد. کلید ماجرا در این است که در میان همین شیوههای کلی، که روزبهروز مرورشان میکنیم، پارامترهای ویژهای بیابیم که مناسب خودمان است.
دلیل رنج و سختی بسیاری از ما در این است که میخواهیم برای خوابیدنمان به مدلی برسیم که هیچ مناسبمان نیست. ما عادتهای خوابمان را با دیگران یا شرایط کاریمان تنظیم میکنیم و به ریتمها و اشارههای طبیعی بدنمان که مختص شخص خودمان است، هیچ توجهی نداریم. برخی از ما انتظارات نامعقولی از مفهوم خواب خوب داریم. ما گاه روی شبِ خاصی تمرکز میکنیم که به خواب عمیقی فرو رفتهایم و صبح در همان وضعیتی که به خواب رفته بودیم، از خواب بیدار میشویم. خُب! این شبی استثنایی است و نمیتوانید آن را در بررسی کنید و ارزیابی شبهای بعدیتان ملاک قرار دهید.
همهی ما به غذا و اکسیژن نیاز داریم، اما این بدین معنا نیست که همهمان یکجور غذا میخوریم و نفس میکشیم. قرار نیست این کتاب به شما بگوید چه ساعتی به رختخواب بروید، چه ساعتی بیدار شوید و دقیقاً چند ساعت باید بخوابید. (هرچند براساس نیاز میانگین انسانها، پیشنهادهای مفیدی ارائه شده است.) این کتاب به شما کمک میکند ریتمهای طبیعی خودتان را بیابید و برای خواب، بهتر از آنها استفاده کنید.
عدهای اعتقاد دارند خواب پدیدهای فریبآمیز و فرّار است و بیش از آنکه منبع آرامش و تجدید نیرو باشد، منشاء استرس و اضطراب است. به نظر عدهای دیگر، خواب مهارتی است که هرگز نمیتوانند بهطورکامل بر آن تسلط یابند و تمام عمر خوابهایشان بد و نامطلوب است. عدهای دیگر خواب را مهارتی میدانند که به ناگهان و بدون هیچ توضیحی غیب شده است. کجا رفت؟
ما برای بقا، همانطور که به خوردن، نوشیدن و نفسکشیدن نیاز داریم، به خواب نیز محتاجیم. اگر خواب را از ما بگیرند، میمیریم. شاید کمی زمان ببرد، اما خوابیدن، درست به اندازهی تمام این موارد (غذا، آب و اکسیژن) فرایندی ضروری و زندگیبخش است. اگر خواب نباشد درنهایت بدنهایمان آغاز به اضمحلال میکنند. پس چرا پدیدهای که باید اینقدر طبیعی، غریزی و خودکار باشد، گاه میتواند اینقدر سخت و دشوار شود.
خوابیدن، رویدادی نیست که بر ما رخ دهد. بیشتر فرآیند خواب درواقع رها کردن، بیرون آمدن از خود و آموزش بدن در مورد تشخیص و شناسایی نشانههایی است که به بدن بگوید چه زمانی باید چه کاری انجام دهد. تصمیمگیریهایی که خواب شما را شکل میدهند با دراز کشیدن شما آغاز نمیشود، بلکه با لحظهای آغاز میشود که صبح چشمهایتان را از هم باز میکنید.
بیشتر کسانی که با مسألهی خواب دست به گریباناند خودشان میدانند خواب چقدر برای سلامتیشان مهم و ضروری است، نیازی نیست کسی این را به آنها بگوید. چیزی که آنها نیاز دارند این است که بیاموزند زندگی روزانهشان را باید چطور سپری کنند تا آمادهی خواب خوب شبانگاهی باشند.
قسمتی از کتاب نسخههایی برای خواب نوشتهی اریک پرادر:
زمانی که نوشیدنی کافئیندارِ دلخواهتان را مینوشید چنین میشود: مادهی شیمیایی را که در مغزتان سبب خوابآلودگی میشد و آدنوزین نام داشت به یاد میآورید؟ کافئین، ساختار شیمیایی بسیار مشابهی با آدنوزین دارد، اما میتواند با مسدود کردن جذب آدنوزین، گیرندههای آدنوزین مغز را فریب دهد. بنابراین، درحالیکه آدنوزین در مغزتان بالا رفته، قهوهای که مصرف کردهاید بر گیرندههای آدنوزین نشسته و سبب میشود احساس خوابآلودگیتان از بین برود. برای مواقعی که نیاز دارید بیدار بمانید، این روش خوبی برای حفظ هشیاری است و بعضی افراد، تشریفات آرامشبخشی برای چای، قهوه، چای ماته و سایر نوشیدنیها دارند که مزایای متعددی با خود به همراه دارد؛ اما این کار جلوی افزایش آدنوزین را نمیگیرد و این یعنی وقتی تأثیر کافئین کمکم از بین میرود، دچار سقوط قهوه خواهید شد.
اینگونه مواقع بیشتر ما به سراغ یک فنجان قهوهی دیگه میرویم؛ اما حواستان به ساعت باشد. ساعت چند است؟ کافئین در مقایسه با سایر موارد شیمیایی نیمهعمری نسبتاً طولانی دارد. نیمهعمر واژهای است که از فیزیک هستهای وام گرفته شده و برای مواقعی است که میخواهیم توضیح دهیم چقدر طول میکشد تا یک مادهی رادیواکتیو نیمی از قدرت خودش را از دست بدهد. در مورد کافئین سوال این است: نیمی از مقدار قهوهای که مصرف کردهایم چه مدت در سیستم بدنتان باقی میماند؟ نیمهعمر قهوه حدود شش ساعت است. پس بیایید حساب و کتاب کنیم. ساعت 3 بعدازظهر یک فنجان بزرگ قهوهی استارباکس نوشجان میکنید که حاوی 330 میلیگرم قهوه است تا بر رخوت عصرگاهیتان غلبه کنید. این یعنی ساعت 9 شب هنوز 165 میلیگرم از این قهوه، یعنی تقریباً دو شات قهوهی اسپرسو در بدنتان در جریان است. با این میزان قهوهای که در بدنتان با آدنوزین مغزتان در کشاکش است، حتی اگر بتوانید به خواب بروید، احتمالاً خواب ناآرام و نامطلوبی خواهید داشت. چرا که تعادل شیمیایی خوابتان به هم ریخته است.
علاج کار ساده است. حواستان باشد چه زمانی آخرین نوشیدنی کافئیندارتان را مصرف میکنید. حدود ده ساعت طول میکشد تا کل کافئینی که مصرف کردهاید از بدنتان بیرون رود. بنابراین، از ساعتی که معمولاً میخوابید شمارش معکوس کنید و توجه کنید که بهترین راه برای انرژیبخشی در ساعات رخوت عصرگاهی، شاید مصرف کافئین نباشد. میکوشم در این مورد با خودم هم برخورد درستی داشته باشم و میدانم که باید نگاهی به ساعت بیندازم و برای خودم قهوه بریزم. غمانگیز است، اما خُب لازم است!
خرید کتاب نسخههایی برای خواب