عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: تجسسی در وهم اراده ی آزاد و مسئولیت اخلاقی
«تجسسی در وهم ارادهی آزاد و مسئولیت اخلاقی» کتابی است نوشتهی گِرگ دی. کارسو که نشر طرح نقد آن را به چاپ رسانده است. هدف این کتاب خوانندگانی است که اشتیاق دارند با بحثهای فلسفی و علمی آرای شکگرایان در وجود ارادهی آزاد و التزامات آن آشنا شوند. در سالهای اخیر شک در وجود ارادهی آزاد و مسئولیتهای اخلاقی در ارتباط با رفتارهایی که از انسانها سر میزند، در حال گسترش است. درواقع، در زمان حال، تعداد قابل ملاحظهای از فیلسوفان، روانشناسان و دانشمندان علوم اعصاب یا در وجود ارادهی آزاد و مسئولیت اخلاقی شک دارند یا وجود آن را به کلی انکار میکنند. به نظر میرسد که روزبهروز بر فهرست شکاکان معروف افزوده میشود. با در نظر گرفتن ارزش عمیقی که مفهوم ارادهی آزاد و مسئولیت اخلاقی در زندگی انسانها بازی میکند (در شناخت خودمان، اجتماع و قانون) بررسی آنچه در قفای این موج فزاینده از منکران وجود دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. علاوهبراین باید عواقب بالقوهی آن را برای خودمان و اجتماع مورد بحث قرار دهیم. اهداف این کتاب همینها هستند. این کتاب با کمک کسانی نوشته شده است که از نظر بینالمللی شناخته شدهاند و اکثر آنها بهنوعی موضع شکاکی دربارهی ارادهی آزاد دارند، تا بتوان بحثهای هدایتکننده در مورد شک در وجود ارادهی آزاد را گشوده و التزامات آنها را تفحص کنیم.
در عصر حاضر، نظریههای ارادهی آزاد در دو مقولهی کلی جای میگیرند، یکی گروهی است که هنوز هم بر واقعیت ارادهی آزاد و مسئولیت اخلاقی باور دارند و گروه دیگر آنها که در این امر شک دارند. گروه اول شامل طرفداران آزادی فردی یا آزادیگرایان و توافقگرایان میشود، دو موضع کلیای که از واقعیت ارادهی آزاد دفاع کرده، اما در مورد طبیعت آن با هم اختلاف نظر دارند. گروه دوم شامل یک دسته نظریات شکگرایانه است که همگی این احتمال که انسان ارادهی آزاد نداشته را جدی گرفته، لذا اعتقاد دارند انسانها در مقابل اعمالی که از آنها سر میزند مسئولیت اخلاقی نداشته و درواقع مستحق سرزنش یا ستایش نیستند. مرز اصلی جداکنندهی برداشتهای طرفداران ارادهی آزاد یعنی آزادیگرایان و توافقگرایان را به بهترین وجه میتوان در مسائل و مشکلات عرفی ارادهی آزاد و جبر یا تقدیرگرایی درک کرد.
مهم است که ببینیم عواقب بالقوهی شکگرایی برای خودمان و اجتماع چیست. کتاب حاضر در برابر خواننده بحثهایی بهشدت مناقشهانگیز و خواندنی را دربارهی ارادهی آزاد و مسئولیت آدمی قرار میدهد و درک متعارف او را از این مفاهیم به تأمل و چالش وامیدارد.
قسمتی از کتاب تجسسی در وهم ارادهی آزاد و مسئولیت اخلاقی:
ممکن است بعضی اعتراض کنند که بدون ارادهی آزاد خود ایدهی اخلاقیات چیز مهملی میشود، چون که اگر ارادهی آزاد وجود نداشته باشد کاری هم وجود ندارد که ما بایستی انجام دهیم، چون که بایستی دلیل ضمنی بر توانستن دارد و این توانستن دلیل ضمنی بر وجود ارادهی آزاد است. اما تعبیری معرفتشناسی از این توانستن وجود دارد که درگیر ارادهی آزاد نمیشود: مادامیکه با بهترین اطلاعم میدانم که انجام فلان کار برایم ممکن است میتوانم آن کار را انجام دهم. حتی اگر جبرگرایی و تناقضگرایی حقیقت داشته باشند، در مصداق معرفتشناسی «توانستن»، معمولاً رفتارهای متنوع مانعالجمعی وجود خواهند داشت که با درنظرگرفتن محدودیتهای توانایی پیشبینیکنندهمان، در هر نقطهی زمانی در آینده، میتوانیم انجامشان دهیم. معترضین ممکن است ادامه داده و ادعا کنند که اگر ما برای طرز رفتارمان با مردم مستحق ستایش یا سرزنش نباشیم، ممکن است که در اخلاقیات غیر ـ عاقبتگرایی راه درست و غلطی برای رفتار با مردم وجود نداشته باشد. اما این در حقیقت ادعایی است که از اخلاقیات غیر ـ عاقبتگرایی نمیتوان مصداقی ساخت که با ادعاهای استحقاقی رفتار ـ پایهای باطل شود، و این امر دقیقاً همان چیزی است که در اینجا زیر سؤال است.
معتضرین ممکن است که اعتراض مشخصتری ارائه دهند: یعنی بگویند تنها راه موجود برای انسانها تا بتوانند مقام اخلاقی لازم برای موجهکردن غیر ـ عاقبتگرایی محتملی داشته باشند، این است که باید دارای مسئولیت اخلاقی باشند. ایرادی که من در ذهنم برای این اعتراض دارم این است که ما وقتی رفتاری را براساسی موجه میکنیم که آن رفتار برای مثال، با تکلیف یا فضیلت لازم میشود، الزاماً توجیهی رفتار ـ پایهای ارائه ندادهایم، اما برای مخلوقات تا بتوانند نوع مناسبی از مقام اخلاقیای را داشته باشند که ما در مقابلشان تکلیفی داشته باشیم، یا برای فضیلت آنها تا ما را مستلزم کند تا با آنها بهطور خاصی رفتار کنیم، این مخلوقات باید توانایی رفتار اخلاقی مسئولانه داشته باشند. همه باید به جذابیت توجیهات عاقبتگرایان اعتراف کنند. وقتی که به حیوانات پستتر میرسیم، حتی متعصبانهترین غیر ـ عاقبتگرایان معمولاً مشروعیت موجهکردنهای عاقبتگرایان را قبول میکنند. اگر حفظ اکثریت جمعیت کرمهای یک مزرعهی کشت کرم خاکی، که بیشازحد پرجمعیت شده است، کشتن تعداد کمی از آنها را لازم بداند، اکثر غیر ـ عاقبتگرایان در انجام دادن این کار دچار بیم و هراس زیاد غیر ـ عاقبتگرایی نمیشوند، چون که آنها کرمهای خاکی را طوری در نظر نمیگیرند که مقام اخلاقی مناسبی داشته باشند که تعهدات غیر ـ عاقبتگرایی به ما تحمیل کنند. چه چیزی انسانها را متفاوت میکند؟ یک توضیح شایع در سنت فلسفی این است که انسانها ارادهی آزادی دارند که به آنها اجازه میدهد که مثلاً اهدافشان را خود آنها معین کنند و توجیهات عاقبتگرایان (مثلاً) در تعیین هدف برای آنها مسیر غلطی خواهد پیمود.
فکر میکنم بهترین راه پاسخدادن به این اعتراض این است که مباحثهی مشروح متقابلی با مراجعه به یکی از این نظریههای غیر ـ عاقبتگرایی عرضه کنیم.