عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: ادبیات امریکا و دو انقلاب (از دیدگاه منتقدان روس)
«ادبیات امریکا و دو انقلاب از دیدگاه منتقدان روس» مجموعه مقالاتی است با ترجمهی محمدتقی فرامرزی که انتشارات نگاه آن را به چاپ رسانده است. به ادبیات امروز امریکا از چه دیدگاهی مینگرید؟ کدامین شخصیتها و رویدادهای ادبیات امریکا را مهمترین شخصیت و رویداد میدانید؟ کدامین جنبههای ادبیات امریکا همدلی شما را برمیانگیزند و کدامین جنبههای آن را رد میکنید؟ چشماندازهای کنونی برای دگرگونی و پیشرفت آن را چگونه ارزیابی میکنید؟ نویسندگان این گلچین نقدها میکوشند به برخی از این پرسشها پاسخ دهند. اینان شماری از منتقدان روس در سدهی بیستم هستند که بهویژه در زمینهی ادبیات امریکا متخصصاند و این مقالهها بازتابی از اندیشهی نسلهای مختلف است و از دیدگاه ترکیببندی، سبک و اسلوب با یکدیگر متفاوتاند؛ اما همگی یک ویژگی مشترک دارند: احترام ژرف به سنتهای دموکراتیک متمایزکنندهی ادبیات امریکا از ادبیات دیگر ملتها، از نخستین روزهای پیدایش آن. انگیزهی گردآوری این مقالات، گرامیداشت دویستمین سالگرد تأسیس کشور ایالات متحده امریکا بوده است.
میراث ادبی امریکا یکی از عوامل حیاتی در تکامل هنری این کشور است. سنتهای فرهنگ و ادبیات امریکا از دوران انقلاب امریکا همچنان زنده مانده است. منتقدین معاصر امریکایی در سدهی بیستم، ضمن بحث دربارهی ماهیت ادبیات و فرهنگ ملی ایالات متحده امریکا، گاهگاهی به عقاید محافظهکارانهی ادیبان گذشتهی دور و نزدیک اشاره میکنند. به همین علت، به نظراتی که ازرا پاوند در بیانیهی ادبیاش به تاریخ ۱۹۳۸ دربارهی فرهنگ ملی اعلام کرد و بارها به چاپ رسید، این همه اهمیت داده میشود. پاوند معتقد است فرهنگ ملی ایالات متحده امریکا از سال ۱۷۷۰ تا سال ۱۸۶۱ وجود داشته و در جریان جنگ داخل، آرامآرام از میان رفته است. او فرهنگ امریکا را اصلاً فرهنگی انگلیسی-فرانسوی میداند و معتقد است که همزمان با خشکیدن این چشمهی اروپایی و پیدایش گرایشهای واقعگرایانه و دموکراتیک به دنبال جنگ داخلی، عمر فرهنگ ملی امریکا به پایان رسید. معنی شکفتگی واقعگرایی در آثار والت ویتمن و مارک تواین از دیدگاه ازرا پاوند، مرگ ادبیات و فرهنگ امریکاست و به گمان او از آن پس، نویسندگان امریکایی چارهای جز مهاجرت به اروپا نداشتهاند؛ همچنان که او خودش به چنین مهاجرتی تن درداد: پس از سقوط فرهنگ امریکا، افراد مجبور شدند مهاجرت کنند تا بخشهای باقیماندهی فرهنگ امریکا را از خطر نابودی برهانند.
ادبیات و فرهنگ امریکا از نخستین سالهای پیدایشش، در دو مسیر پیش رفته و بازتابی از دو گرایش اساسی در تکامل تاریخی این ملت بوده است. نخستین ریشههای ادبیات دموکراتیک امریکا در آثار فیلیپ فرینو، شاعری که در بحبوحهی جنگ استقلال امریکا دست به آفرینش هنری زد، دیده میشود. از نویسندگانی که در راه فیلیپ فرینو گام برداشتند میتوان از جیمز فنیمور کوپر، والت ویتمن، مارک تواین، تئودور درایرز، جان رید، ارنست همینگوی، ویلیام فاکنر و بسیاری دیگر که فرزندان خلف ملت امریکا به شمار میروند نام برد.
فرهنگ دیگری هم در امریکا بود که سنتهای ویژهای داشت و ادبیات وفاداران به تاج و تخت انگلستان در انقلاب امریکا و ادبیات اشرافِ هوادار تشکیل حکومت ائتلافی در سالهای پس از انقلاب، نمایندهی این فرهنگ بودند. ادبیات شورشیان جنوب کشور در دورهی جنگ داخلی نیز نمایندهی این فرهنگ بود و همچنان که کیفیت دموکراتیک آثار فرینو دشمنی آشکار نمایندگان فرهنگ مخالف را برانگیخت، مککارتیهای دنیای ادب نیز آثار جان رید و تئودور درایرز را به اهانت گرفتند.
قسمتی از کتاب ادبیات امریکا و دو انقلاب از دیدگاه منتقدان روس:
هوارد ملویل فاست نویسندهی آیندهنگر و مترقی امریکا داستانی به نام راه آزادی نوشته و در آن زندگی امریکاییان سدهی گذشته را پس از جنگ داخلی توصیف کرده است. او داستان سیاهپوستانی را میگوید که فریب خوردهاند؛ زیرا امیدشان به این بوده که پس از جنگ داخلی به آزادی و حق زندگی انسانی دست یابند؛ اما آنان دوباره در زیر ستم وحشیانهی اربابهای پیشین خود قرار گرفتند. اما اهمیت داستان در همین نیست. فاست یکی از نویسندگان معاصر امریکا است که تصویر سیاهان را به عنوان انسانهایی که میتوانند در راه احقاق حقوقشان پیکار کنند و از دیدگاه معنوی در جریان مبارزه تکامل یابند، و شجاعت و مقام انسانی خود را نشان دهند مجسم میکند. جکسن، قهرمان این داستان، که رهبر سیاهپوستان منطقهی خود بود، شهرت بزرگی در میان امریکاییان به دست آورد. جکسن انسانی است که نمیخواهد سرش را در برابر ستمگران خم کند و از پیکار علیه کسانی که میخواهند او را به بردگی بگیرند نیز هراسی ندارد. نویسنده نشان میدهد که جکسن ساده و باسواد، چگونه پس از سالهای جنگ به شخصیتی اجتماعی تبدیل میشود و در عین حال به همنوعان خویش وفادار میماند. او در جستوجوی راههای مناسب برای استحکام بخشیدن به آزادیهایی برمیآید که سیاهپوستان به دست آوردهاند. اما ارتجاع به این انسان سیاهپوست اجازه نمیدهد که مدتی طولانی از حقوق اعلامشده در موارد اصلاحی قانون اساسی مصوب واپسین سالهای جنگ داخلی برخوردار شود و زمانی که انجمن سری کوکلوکس کلان به وحدت دموکراتیک کشاورزان سیاه و سفید که به سرپرستی جکسن شکل گرفته بود حمله میکند، جکسن سلاح برمیدارد و رهبری پیکار علیه آدمکشان را به عهده میگیرد. گیراترین صفحات این داستان، صفحاتی است که در آنها فاست توصیف میکند که مردم منطقه چگونه به رهبری جکسن با هم متحد میشوند تا در برابر بردهداران ایستادگی کنند. مردان و زنان همراه فرزندان خردسالشان، آخرین خط دفاع را در یک کلبهی روستایی که به دژی مستحکم تبدیل شده است تشکیل میدهند؛ اما قدرت دشمنان مردم بیشتر بود. اعضای انجمن کوکلوکس کلان به توپ متوسل میشوند. گلولهها دمبهدم نزدیکتر میشوند و سرانجام کلبهی روستایی را با خاک یکسان میکنند.
فاست به طرز استادانهای شقاوت بردهداران جنوب ایالات متحده امریکا و مزدورانشان را که بهسادگی به هر جنایتی دست میزنند توصیف میکند. این مزدوران، خانههای روستاییان را به آتش میکشند و فرزندان آنها را میکشند. اینان انسانهایی سراپا خیانتکار و متجاوزند.
خرید کتاب ادبیات امریکا و دو انقلاب (از دیدگاه منتقدان روس)