عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
سینما-اقتباس: روانی اثر هیچکاک
امروز شاید کمتر کسی وجود داشته باشد که تردیدی در اهمیت و کیفیت روانی هیچکاک روا بداند؛ حتی با استنادی ناموثق به فهرست برترین فیلمهای آیامدیبی، این فیلم در ردههای بالا قرار دارد و بعید است حالا حالاها از این جدول خارج شود یا تکان چندانی بخورد.
«روانی» از جمله فیلمهایی است که کتابخانهی کنگرهی ایالات متحده (در سال 1992) آن را به دلیل «اهمیت فرهنگی، تاریخی یا زیباشناختیاش» برای حفظ در فهرست ملی فیلمها ثبت کرده و نامش در اغلب فهرستهای برگزیدهی نشریات، شبکههای تلویزیونی و اینترنتی و نیز منتقدان پرآوازهی سینمایی به چشم میخورد. برای مثال، اخیراً در جدیدترین فهرست بیافآی از فیلمهای تاریخ (در سال 2022) از نگاه منتقدان در جایگاه سیویکم قرار گرفته و ورایتی در دسامبر همان سال، آن را به عنوان برترین فیلم تمام تاریخ برگزیده است. بنابراین پیداست که «روانی» از بهترین آثار هیچکاک، پرفروشترین و شاید مشهورترینشان است. اما طُرفه اینکه همیشه چنین نبوده، بلکه فیلم در ابتدای اکرانش نقدهای تندوتیزی را از جانب گروهی از منتقدان از آن خود کرده؛ مثلاً اکثر آنها در بریتانیا، زادگاه هیچکاک، واکنشی منفی به «روانی» نشان دادند و ذوقش را زیر سؤال بردند و آن را «بدترین فیلم» او دانستند ــ فیلمی که میتوان آن را پیشنمونِ ژانر اسلشر قلمداد کرد.
«روانی» به لطف نقشآفرینیهای جَنِت لی و تونی پرکینز، فیلمبرداری جان راسل و موسیقی برنارد هرمن غنا مییابد؛ اما پیش از هر چیز، این فیلم جلوهای از شخصیت آلفرد هیچکاک است و عظمتش را مدیون اوست. ما در اینجا با فیلمی از کارگردان ـ مؤلف سروکار داریم.
هیچکاک بهصورت کلیشهای به «استاد تعلیق» ملقب شده است، لقبی که سطحی و تفاخرآمیز به نظر میرسد. اگر تعلیق یگانه فضیلت اوست، چرا از تماشای چندین و چندبارهی بهترین فیلمهای او لذت میبریم؟ باوجوداین، لابد روشن است که دغدغههای هنری او طبیعتاً با کارش در مقام کارگردانِ فیلمهای تریلر تناسب دارند و تا حدی بر آن اساس پرورش یافتهاند.
ژرفنگری هیچکاک خود را در سطح تخصص فنی فیلمهایش بروز میدهد، در احاطهی کاملشان بر دستور زبان فیلم. همانطور که اندرو ساریس گفته، سبک هیچکاک «یگانه سبک معاصری است که سنتهای کلاسیک ناهمگونِ مورنائو (حرکت دوربین) و آیزنشتاین (مونتاژ) را به هم پیوند میدهد.» اما از بین این دو سنت، بهوضوح این دومی بود که قویترین تأثیر را بر هیچکاک داشت. در طول دههی 1940، او به تجربهی سبکی بیانگرانه در حرکتهای دوربین دست زد و تجربهگری را تا مرزهایش در طناب (1948) پیش برد، جایی که فیلمی کامل را از برداشتهای ده دقیقهای پدید آورد.
ساخت «روانی» حداکثر هشتصدهزار دلار هزینه داشت و تا سال 1967 به فروش پانزده میلیون دلاری دست یافت. فیلم، بااینحال، «خارج از روال عادی» بود. هیچ ستارهی مهمی در گروه بازیگرانش نداشت، سیاه و سفید فیلمبرداری شد و داستانی بهشدت سوت و کور را بدون شخصیتپردازیهای جذاب روایت میکرد. درعینحال، خوب ترسی پیشکش مردم کرد و آنها را با خواب و خیز و خشونت قلقلک داد.
هیچکاک که در امور تبلیغات استاد بود، در طرحریزی تبلیغهایی همکاری کرد که مردم را به سالن سینما میکشاند: عکسهایی از صحنههای فیلم وجود داشت از جنتلی با شاماک، و از تونی پرکینز که دستی را با حالتی بیانگرِ وحشت بر دهانش میزد! خودِ هیچکاک به شکلی برجسته در همهی آگهیها حضور داشت و اعلام میکرد که مشتریان فیلم بعد از شروع اجازهی حضور ندارند. او در آن زمان، به لطف جملهی «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند»، سلبریتی مشهوری بود و مخاطبان باور داشتند که «روانی» چیزی خواهد بود شبیه به خردهداستانهای خوفناکی که شبهای تعطیل در خانه تماشا میکردند.
«روانی»، از بسیاری جهات، حتی ظاهری شبیه به یکی از فیلمهای تلویزیونی دارد، عمدتاً به این دلیل که تمامی نماهای داخلی در رِویو استودیوز با استفاده از همان تجهیزات آلفرد هیچکاک تقدیم میکند فیلمبرداری شد. هیچکاک، وفادار به وعدهاش، این اثر را با برنامهی زمانی فشرده فیلمبرداری کرد و با رجحان جان راسل، مدیر فیلمبرداری مجموعهی تلویزیونی، از رابرت بِرکس، همکار همیشگیاش صرفنظر کرد. هیچکاک توضیح داده که بِرکس بیشازحد کند و پر وسواس کار میکرد، درحالیکه راسل صناعتگری بسیار سریع و باکیفیت بود (پیش از این، او به خلق میزانسن درخشان برای تولید سریع پارک روی ساموئل فولر یاری رسانده بود). این انتخاب عاقلانه از آب درآمد؛ راسل با کاربست سادهترین تکنیکها و کنتراستهای پایهی فیلمبرداری سیاهوسفید به جلوههای فوقالعادهای دست یافت و نامزد جایزهی اسکار سال 1960 شد.