جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
سینما-اقتباس: بتمن آغاز میکند
«بتمن آغاز میکند» عنوان فیلمی است به کارگردانی کریستوفر نولان و محصول سال ۲۰۰۵ سینمای امریکا. در این فیلم که از یک کامیک بوک معروف و بر پایهی شخصیت بتمن دی سی کامیکس اقتباس شده، بازیگرانی همچون کریستین بیل، مایکل کین، لیام نیسون، کیتی هلمز، گری الدمن و کیلین مورفی به نقشآفرینی پرداختهاند. پیداست که نولان از ابتدا به بتمنها به چشم پروژههایی قراردادی نگاه نکرده. فکر دقیق به تقسیم پارههای داستانی در قالب سه فیلم جداگانه که در ضمیمهی دی. وی. دی فیلم سوم توضیح میدهد، نمونهای است از اینکه برای او این فیلمها درست به اندازهی تلقین (۲۰۱۰) یا میان ستارهای (۲۰۱۴) تعریفی شخصی داشتهاند. آنچه حیرتانگیز است این است که او توانسته در هر سه فیلم (بهویژه شوالیهی تاریکی) جهانبینی فردی خود را در فیلمنامه اجرا کند و انبوه سکانسهای اکشن، کارگردان را لحظهای از جزئیات دراماتیک و پردازش قصهای پر فراز و فرود و عمیق، غافل نکرده است. نولان همین الگوی کمالگرایانه را در فیلم انقلابی تلقین که در فاصلهی بین شوالیه تاریکی (۲۰۰۸) و شوالیه تاریکی برمیخیزد (۲۰۱۲) ساخت هم با موفقیت اجرا کرده است. این نگاه مألوف چنان در آثار او درونی است که قصههای فرعی مفصل و داستانگویی پرحوصله و ظریفکاری حضور مکملها با تکیه بر لشکر بزرگان بازیگری (کریستین بیل، مورگان فریمن، مایکل کین و گری اولدمن در کنار هم) در سهگانه هیچگاه ناساز جلوه نمیکند. تأثیر عاطفی مهیب انتخاب شخصی بتمن و فاصله گرفتن تقدیریاش از شهروندی با حقوق بدیهی و معقول تنها در قیاس با سطحیت فیلمهای دیگر مجموعه است که نمود مییابد. در این مسیر، به کارکرد شخصیت آلفرد (همان وردست معمول قهرمان در سینمای کلاسیک) توجه کنید؛ بازی مایکل کین بزرگ (که بیهوده نیست نولان شش فیلم پیاپی با حضورش سخته) در سکانسهای رویارویی با بروس مردد و ادای دینش به گور والدین او میتواند خاطرهی تکاندهندهی تماشای سهگانه باشد. فکرش را بکنید با بازیگری دیگر، ایدهی پایانی شوالیه تاریکی برمیخیزد تا چه اندازه مستعمل و نخنما مینمود. این مثال اعلای فرایند کارگردانی در آثار نولان است. کارگردانی که از فیلم مستقل تأثیرگذار تعقیب (۱۹۹۸) تا آثار تثبیتشدهی بعدی بهطور معمول روی دست خودش بلند میشود. جز این اگر بود، جوکر فیلم دوم با بازی هیث لجر فقید، به محض نمایش جهانی فیلم راه جاودانگی نمیرفت، آن هم با رقیب گردنکلفتی مثل جک نیکلسن در فیلم اول تیم برتون. این عنصری است که مشخصاً از متن کارشده ناشی میشود و عمل به توصیهی هیچکاک که: «باید منفیها را درست پروراند تا درام تشخص و قدرت بیاید.»قسمتی از فیلمنامه «بتمن آغاز میکند»:
تصویر سیاه است. نجوایی ملایم آرامآرام اوج میگیرد و بلندتر و بلندتر میشود. نقطههایی قرمز از درون سیاهی سوسو میزنند و ناگهان صحنه جان میگیرد. انبوهی از خفاشها در پس زمینهی آسمان سرخ خونین در حرکتاند و از مقابل دوربین پیچ و تاب میخورند، در یک جا جمع میشوند و تودهای به شکل یک خفاش بزرگ میسازند. خفاشهای بیشتری به این توده میپیوندند. در تودهی نمادین غرق میشوند و صحنه را تاریک و تاریکتر و بالاخره سیاه میکنند. صدای خندهی کودکانی از دور، نزدیک و نزدیکتر میشود. آفتاب از درون سیاهی تصویر سوسو میزند. آفتاب از میان درختان سر بر میآورد. دختر و پسری در یک باغ تابستانی در حال دویدناند. پسر (بروس وین، هشت ساله) دنبال دختر (راشل دیوس، هشت ساله) میدود. بروس کوچولو: راشل! بذار ببینم! به گلخانهای ویکتوریایی میرسند. راشل به سمت گلخانه میدود. خارجی.باغ. ملک اربابی وین. روز بروس کوچولو از لابهلای ردیف گلها و گیاهانی که روی سه پایههای بلند روی میزی قرار گرفتهاند با کنجکاوی سرک میکشد. راشل او را گیر میاندازد و به زیر میز میکشد. بروس کوچولو: می تونم ببینمش؟ راشل: مال کسیه که پیداش کرده؛ من پیداش کردم. بروس کوچولو: توی باغ من. راشل مکث میکند. مشتش را باز میکند تا سرنیزه چخماقی را به او نشان دهد. بروس کوچولو به سرنیزه خیره میشود. راشل لبخند میزند. بروس کوچولو سرنیزه را میقاپد. با سرعت و قهقههزنان به سمت در عقبی میدود. بروس کوچولو: مال کسیه که پیداش کرده! خارجی. آشپزخانه بلااستفاده. ملک وین. ادامه بروس کوچولو میان باغ میدود، راشل پشت سر اوست. بروس بهزحمت از روی خرابههای دیواری فروریخته میگذرد و بر دهانهی چاهی متروک میافتد... تختههای روی دهانهی چاه فرومیریزند. درون چاه میافتد... داخلی. چاه قدیمی. ادامه بروس کوچولو نه متر پایین میافتد؛ محکم روی کف شنی چاه فرود میآید. خارجی. آشپزخانه باغ. ملک وین. ادامه راشل به سمت چاه میدود. راشل: بروس؟!
در حال بارگزاری دیدگاه ها...