جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
بیوگرافی: پرویز دوایی
زادهی ۱۳۱۴ در تهران. دوایی نویسنده، مترجم و منتقد فیلمی است که دوستداران ادبیات و سینما بهخوبی با آثار و ترجمه هایش آشنایند. او تحصیلات آکادمیک خود را در دانشگاه تهران و در رشتهی زبان انگلیسی به پایان رساند که دانستن همین یک زبان بینالمللی به او در هر دو حوزه ادبیات و سینما کمک شایانی کرد. دوایی در همان سالهای جوانی با نشریات و مجلاتی چون مجله فردوسی، سپید و سیاه، روشنفکر و سینما و همچنین رودکی همکاری داشت و برای آنها مطلب مینوشت. او همچنین هنوز برای ماهنامه فیلم و شماره ویژه نوروز بهاریه مینویسد. نقش پررنگ پرویز دوایی را در شکلگیری و ریشه دواندن کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمیتوان نادیده گرفت. او کنار چهرههایی چون عباس کیارستمی، اکبر صادقی، پرویز کلانتری، نورالدین زرینکِلک و خسرو سینایی سبب تشکیل و فعالیت کانون در دوران طلاییاش بود. او همچنین در سالهای ۵۰ و ۵۲ دبیر جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان بوده است. دوایی در سال ۱۳۵۳، برای گذراندن دورهای آموزشی، راهی چک شد، رفتنی که بازگشتی نداشت و او را در پراگ مقیم کرد.قسمتی از کتاب «از وقتی که تو رفتی» نوشته پرویز دوایی:
نمیدانم، به نظرم عشق خوب است که به هر معنایی، زندگیبخش باشد، این معنایی که آن آدمیزاد پرت و بسیار اندکدان، در این ته ته ته عمر انگار که عاقبت به آن رسیده است، بعد از انواع به در و دیوار خوردنها و زخم و زیلی شدنها و غرقه شدن در عوالم سوزناک، و عواطف پاکیزه (و ابلهانه) را به پای یکی بعد از دیگری عروسهای تعریفی! خرج کردن. دوست داشتن خوب است که -یعنی اگر آدمیزاد یک در میلیون زد و مشمول عنایت نظر و لطف آسمان شد-خوب است که بنزین هستی آدم باشد و در گذر از مسیرهای عمر خاکستری و حتی راههای پر از خار و گزنه و آزار، و آدمیزاده را روشن کند و گرم کند و آقا کند در جامههای مندرسش، که درجهی آدم بالا برود، آرامتر و آرامتر به راه برود، حتی در میان هزارهزار خیل ناآدم آزاردهنده و در نهایت امر، در حد درک و دریافت اندک خودش، ذرهای وقوف معنی یا معجزهی بودن راه پیدا کند و شاکر و چاکر این معجزه باشد و خوابگرد و (به قول مولانا) مردهی متحرکواره از بین در و دیوار خدا و از زیر ابر و آسمان، برف و باران و بارش نور نگذرد، که یک منبع پنهان نوری را آدم در قلب داشته باشد که از آن بر در و دیوار گذر از منشوری پنهان روشناییهای رنگین بتاباند و در و دیوار نرمتر شود، یک همچه احوالی...
در حال بارگزاری دیدگاه ها...