جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

از دریچه تاریخ؛ شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ ایران: ابوریحان بیرونی

از دریچه تاریخ؛ شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ ایران: ابوریحان بیرونی

یکی از معدود دانشمندانی که پیش‌تر از زمان خود بود و با عبور از مناسبات فکری و اعتقادی دوران زندگی‌اش زمینه‌ی تحول دانش بشر و پایه‌ریزی دستاوردهای علمی جدیدی را فراهم کرد، ابوریحان بیرونی بود. دانشمندی که با وجود گذر سال‌های طولانی از دوران حیاتش، می‌توان او را با بسیاری از دانشمندان عصر کنونی مقایسه کرد. نخستین هندشناس، دین‌پژوه و مردم‌شناس جهان که اکتشافاتی غیرقابل‌درک حتی برای دانشمندان هم‌عصر با خود داشت و چگونگی اندازه‌گیری محیط زمین و احتمال چرخش زمین به دور خورشید را مطرح کرد.

ابوریحان بیرونی در سوم ذی‌حجه 362 هجری قمری در بخش شرقی خوارزم که کاث نامیده می‌شد به دنیا آمد و گویا ازآنجاکه خارج از شهر زاده شد، به او لقب بیرونی دادند. ثبات سیاسی و اجتماعی خوارزم که در آن زمان تحت حکومت پادشاهان آل عراق بود و همچنین توان بالای ابوریحان و موقعیت مناسب خانوادگی‌اش، کودکی و نوجوانی آرامی را برای او شکل داد و فرصت یادگیری و کسب دانش را برایش فراهم آورد. علم‌طلبی و استعداد مشهود ابوریحان در سرزمین کوچک خوارزم، توجه زمامداران آل عراق را به او جلب کرد و حمایتی دلخواه را نصیبش ساخت. اما با سرنگون‌شدن آل عراق پس از کشته‌شدن ابوعبدالله محمد بن احمد بن محمد بن عراق که آخرین پادشاه این سلسله بود به‌دست والی جرجانیه‌ی خوارزم، مامون بن محمد، ابوریحان نیز خوارزم را ترک کرد و به ری و سپس گرگان رفت. او در گرگان به خدمت قابوس بن وشمگیر در آمد و کتاب «الآثار الباقیه» را به نام او نوشت. ابوریحان باری دیگر پس از ایجاد حکومتی باثبات و یکپارچه در خوارزم که در آن به دانشمندان بها داده می‌شد و عملکرد آل مامون که بر خوارزم حکومت می‌کردند به‌گونه‌ای بود که دانشمندانی بزرگ چون ابونصر عراق، ابوسهل مسیحی و ابوعلی سینا، در خوارزم گرد آمده بودند، به این سرزمین بازگشت. بنابر گزارش ابوالفضل بیهقی، ابوریحان تمام مدت هفت سال حکومت ابوالعباس را که بیرونی او را مردی خردمند می‌دانست، از مشاوران نزدیکش بود. بیرونی از وزرا و رایزنان خاندان آل مامون بود و آن‌ها را در مقابل محمود که حکومتی تمامیت‌خواه داشت یاری می‌داد. ابوالعباس داماد محمود بود؛ هنگامی که وزیر حیله‌گر محمود از او خواست در خوارزم به نام سلطان خطبه بخواند، بیرونی ابوالعباس را از این کار بر حذر داشت، اما او کوتاهی کرد و در برخی شهرهای خوارزم خطبه خواند و همین به کشته‌شدنش به‌دست برخی سران سپاه خوارزم منجر شد. قتل ابوالعباس باعث شد، محمود به خوارزم شورش بیاورد، آل مامون را سرنگون کند و تمام مملکت را زیر سلطه‌ی خود آوَرَد. محمود بسیاری از دانشمندان خوارزم را به جرم همکاری با آل مامون به کام مرگ فرستاد و حتی دو تن از استادان بیرونی را به قتل رساند و تنها ابوریحان را به امید اینکه شاید روزی به کارش آید زنده نگه داشت و به غزنه برد.

شواهد و قرائن درباره‌ی اینکه بیرونی در دستگاه محمود از چه اوضاعی برخوردار بود، متناقض است. اما آنچه که از گفته‌های ابوریحان حاصل می‌شود، نشان از نزدیکی او به محمود و راحتی آن‌ها دارد. محمود برخلاف بیرونی عربی‌ستیز بود و این را می‌توان از رونق‌گرفتن آثار نظم و نثر به زبان فارسی در دوران او دریافت؛ حال آنکه بیرونی زبان عربی را می‌ستود و تمام آثارش را به‌جز کتاب التفهیم که گویی یک‌بار به زبان فارسی و یک‌بار به عربی نگارش کرده، به زبان عربی نوشته است.

اوضاع برای بیرونی با مرگ محمود و بر تخت نشستن پسرش مسعود مساعدتر شد و اینکه ابوریحان بر کتاب القانون المسعودی مقدمه‌ای ستایش‌آمیز درباره‌ی مسعود نوشته، می‌تواند نشانه‌ای از این باشد که بیرونی از طرفداران مسعود بوده است.

روایات و گزارش گوناگونی از علم‌دوستی و دانش‌پژوهی بیرونی در دست است؛ یکی از این روایات که به علی بن عیسی الولوالجی نسبت داده شده حکایت از این دارد که او روزی به دیدار بیرونی می‌رود، درحالی‌که نفس ابوریحان به شماره افتاده و عرصه بر او تنگ شده بود؛ بیرونی از الولوالجی درخواست می‌کند تا آنچه را که وعده داده بود به او بیاموزد، وقتی مرد به احوال بد بیرونی اشاره می‌کند می‌گوید: «ای فلان، اگر این مساله را بدانم و از دنیا بروم بهتر است یا اینکه نادانسته جهان را ترک کنم؟»، بیرونی مساله را می‌آموزد و هنوز الولوالجی چندان از خانه‌ی او دور نشده که صدای شیون از خانه بلند می‌شود.

با توجه به آثاری که از ابوریحان به‌جا مانده، چیزی در حدود صدوده کتاب، که برخی بیش از چندصد برگ دارد- قانون مسعودی، تحقیق ما للهند، الآثار الباقیه و تفهیم- چنین حکایتی درباره‌ی او دور از ذهن و غیرواقعی به نظر نمی‌رسد. کتب به‌جامانده از بیرونی در باب ریاضیات، نجوم، هندسه، داروشناسی و حتی الهیات و تاریخ و جغرافیا و جواهرشناسی است که به لحاظ تنوعِ موضوعی بی‌نظیر است و برخی از یافته‌ها و مباحثی که او مطرح کرده، همچنان سندیت دارد.

هرچند نوشته‌های بیرونی این‌گونه نشان می‌دهد که از زکریای رازی و ابوالعباس ایرانشهری پیروی کرده است، اما در واقعیت فراتر از آن‌ها رفته است. شاید بتوان بیرونی را نماد واقعی و زنده‌ای از شخصیت برزویه در کتاب کلیله و دمنه دانست، دانشمندی تمام‌عیار و بی‌نظیر.

بیرونی با تکیه بر مشاهدات، تجربیات و آزمایش‌های گوناگون در پژوهش‌های علمی پیش می‌رفت و همین شاید او را در جهاتی بر ابن سینا برتری بخشیده است. او بسیاری از خرافات زمان خود را با تکیه بر همین پژوهش‌ها باطل کرد.

ابوریحان نه‌تنها به زبان فارسی که بر زبان عربی، سانسکریت و سریانی مسلط بود و یونانی و عبری را نیز می‌شناخت.     

تاریخ فوت ابوریحان را سال 440 هجری قمری و در غزنه دانسته‌اند که درباره‌ی صحت و سقم آن اما و اگرهایی وجود دارد.          

منابع:

کتاب تاریخ و ادبیات ایران 1 نشر نی

کتاب آشنایی با ابوریحان بیرونی نشر ذکر       

 

گردآوری: ریحانه کردی                                                

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.