جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: از صفر به یک
کارل سدنبرگ شاعر امریکایی که سهبار جایزۀ پرارزش پولیتزر را از آن خود کرد، نوشته است: «هرچه بهوقوع میپیوندد، پیشتر رؤیایی بیش نبوده است.» روی سخن این کتاب با آنهایی است که یکسره رؤیای خلق چیزهای نو و بدیع را در سر میپرورانند، شرکتهای نوپا به راه میاندازند و حاضرند در راه رسیدن به اهدافشان ریسکهای بزرگی را پذیرفته و بیامان تلاش کنند. این مسیر، بس چالشبرانگیز است و مملو از موانعی است که هر کدام از آنها بهتنهایی میتواند یک شرکت نوپا را به زانو درآورده و با ناکامی و شکست روبهرو کند. محور اصلی این کتاب بر شرح روحیه و خصلتهای فردی کارآفرینان جسور و بلندپروازی متمرکز است که پایبندی آنها بر ارزشآفرینی و خلاقیت، محرک و حیاتبخش اصلی شرکتهای نوپاست. آنچه هر لحظه در حیات یک کسبوکار رخ میدهد، برآمدی یگانه و منحصربهفرد است. تکرار این رویداد، حتی در رفتار و شرایطی یکسان، ناممکن است. بهطور حتم، دستاورد بیل گیتسِ بعدی، یک سیستم عامل ویندوز نخواهد بود؛ لری پیج و سرگِیی برینهای بعدی نیز موتور جستوجوی اینترنت خلق نخواهند کرد؛ مارک زاکربرگ بعدی شبکۀ اجتماعی فیسبوک به دنیا عرضه نخواهد کرد و یادگار استیو جابز بعدی هم آیفون و آیپد نخواهد بود. اگر شما در سایه و جای پای این پیشگامان دنیای فناوری حرکت میکنید و قصدتان فقط کپی کردن یا تکرار دستاوردهای آنهاست، هنوز آموزههای واقعیشان را فرا نگرفتهاید و به رازها و اسرار موفقیتهای شگرفشان پی نبردهاید. کپیسازی از یک اثر موجود، همیشه بهمراتب آسانتر از خلق چیزی نو و اصیل است. تکرار کاری که میدانیم چگونه انجام میشود، ما را گامبهگام، از نقطۀ یک به مقصدn نزدیک میکند، و در این مسیر به انباشت دانستههای ما افزوده میشود و مهارت بیشتری نیز پیدا میکنیم؛ اما هر بار که ما اثری تازه و بدیع خلق میکنیم، در حقیقت از نقطۀ صفر به نقطۀ یک عزیمت کردهایم؛ مسیری که پیش از این بِکر و ناپیموده بوده است. حاصل فرآیند یگانه و بیهمتای آفرینش، همیشه چیزی تازه و شگرف است: کلید رمز و رازهای ناگشوده، دریچهای به سوی فرصتها و ارزشهای فراتر از انتظار.قسمتی از کتاب از صفر به یک:
پشت سر گذاشتن رقبا با فاصلۀ زیاد، به احتمال زیاد، کسبوکار شما را انحصاری خواهد کرد؛ اما زمانی یک کسبوکار انحصاری، به یک کسبوکار برجسته و ممتاز تبدیل میشود که بتواند با گذشت زمان دوام بیاورد و منسجمتر شود. به عنوان مثال، ارزش مؤسسۀ نیویورک تایمز را با شرکت توییتر مقایسه کنید: شمار کارکنان هریک از این دو شرکت حدود چند هزار نفر است و کسبوکارشان هم تا حدودی شبیه به هم است؛ یعنی خبررسانی، اما هنگامیکه شرکت توییتر در سال ۲۰۱۳، به شرکت سهامی عام تبدیل شد، رقمی افزون بر ۲۴ میلیارد دلار ارزشگذاری شده بود که بیش از ۱۲ برابر ارزش مؤسسۀ نیویورک تایمز در همان زمان بود. با وجود اینکه نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۲ حدود ۱۳۳ میلیون دلار درآمد داشت و توییتر در همان سال ضرر کرده بود. چه عاملی سبب این ارزشگذاری کلان برای توییتر و اختلاف زیاد آن با نیویورک تایمز شده بود؟ پاسخ این پرسش، در تولید گردش نقدینگی نهفته است. این پاسخ در نگاه اول، مسخره به نظر میرسد؛ زیرا نیویورک تایمز سودآور بود و توییتر زیانده، اما ارزش یک شرکت بزرگ، با توان تولید گردش نقدینگی آن شرکت در آینده تعریف میشود. سرمایهگذارانی که در شرکت توییتر سرمایهگذاری کردهاند، انتظار دارند این شرکت بهسرعت به منفعت انحصاری دست پیدا کرده و بتواند این انحصار را حداقل برای ده سال پس از آن حفظ کند. این در حالی است که دوران انحصار روزنامههای سنتی، مانند نیویورک تایمز اکنون به سر رسیده است. به بیان سادهتر، ارزش امروز یک کسبوکار، حاصل جمع تمام سودی است که این کسبوکار در آینده به دست خواهد آورد (برای ارزشگذاری صحیح یک کسبوکار، باید گردش نقدینگی آیندۀ آن را با بهرۀ ارزش فعلی آن محاسبه کنید، زیرا ارزش (یا قدرت خرید) امروز هر مقدار پول، از ارزش (قدرت خرید) همین مقدار پول در آینده بیشتر است؛ یعنی متناسب با نرخ تورم.)
در حال بارگزاری دیدگاه ها...