جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: چرا حال انسان امروزی خوب نیست؟!
کتابی است از مایکل روث و با زیرعنوانِ روشهای مؤثر برای مواجهه با سایههای فردی، اجتماعی و سازمانی. وودی آلن میگوید: «بشریت بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، با دو راهی روبهرو شده است. یک راه به ناامیدی و درماندگی کامل منتهی میشود و راه دیگر به انهدام کامل میرسد! بیاید دعا کنیم که عقلِ انتخابِ راهِ درست را داشته باشیم.» وودی آلن با شیوهی شگفتانگیز خود بر حقیقتی انگشت گذاشته است: خطایی در ما وجود دارد. البته شرایط آنطور که کمدین مشهور به طعنه میگیرد جانفرسا نیست؛ اما وخیم است. در آغاز قرن بیستم، دنیای معاصر از پیشبینی چشمانداز آرمانشهر آتی بهطور کامل سرمست شده بود. گفته میشد: عاقبت وضع بشریت بهتر و بهتر میشود؛ عصر جدید در حال طلوع است؛ نیروی نهفتهی بشری نامحدود است؛ همانطور که معجزهی پزشکی ضعفهای جسمانی را از میان میبرد، فضل و فرهنگ، ما را از کاستیهای اخلاقیمان رهایی میبخشد؛ دشمنانی نظیر بیماری، خشونت، جهل و جنگ که دیری است بلای دنیا هستند رنگ میبازند؛ دیگر میتوان به بهشت دست یافت و به این ترتیب بشریت، آرمانشهری تازه را گرامی میداشت. اما پس از یک دوران رکود اقتصادی، دو جنگ جهانی و چند عملیات پلیسی، اکنون دنیا کمی جدی و حتی خسته و درمانده شده است. امروز با یک جفت تازی شکاری هم نمیتوان آرمانشهر را یافت. به نظر میرسد نه تنها عازم آرمانشهر نیستیم که بهطور مستقیم به سوی کابوسشهر میرویم. چه تغییری در روح جمعی ما به این بینظمی اجتماعی دامن زده است؟ پشت این همه چیست؟ کتاب چرا حال انسان امروزی خوب نیست براساس تئوری سایه مربوط به روانکاو شهیر سوییسی، کارل گوستاو یونگ، به قلم دکتر مایکل روث، فارغالتحصیل دانشگاه آکسفورد، نوشته شده و به افراد ذیل کمک میکند: -کسانی که در زندگی درونی یا بیرونی به بنبست رسیدهاند، صف مشکلاتشان را طولانی مییابند و به دنبال راهی برای خروج از بنبستهایشان هستند. -همسرانی که میخواهند زمینه صداقت، شفافیت و عشق پایدار را در روابطشان ایجاد نمایند. -پدران و مادرانی که میخواهند به دور از هر گونه کنترل، فرزندان خود را در برابر آسیبها و گزندهای اجتماعی مصون دارند و فرزندانی اخلاقگرا تربیت نمایند. -معلمان و مربیانی که به دنبال ابزاری دقیق و عمیق برای تحلیل فردی و اجتماعی دوری افراد از جایگاه والای انسانی میگردند. -مدیران استراتژیک سازمانها که میخواهند دریابند ریشه روانکاوانه ناهماهنگی بین افراد، عدم احساس رضایت، در نتیجه کاهش بازدهی و بهرهوری در سازمان چیست؟ و راهکار حل این مسائل چگونه است؟ -کسانی که در جستوجوی راهکارهای عملی احیاء روحی خود برای بازگشت به زندگی الهی هستند.قسمتی از کتاب چرا حال انسان امروزی خوب نیست؟!:
سالها قبل، محمدعلی کلی که با نام اصلیاش، کاسیوس کلی، معروف بود، در سنگین وزن قهرمانی دنیا با سانی لیستن مسابقه داد. سال ۱۹۶۴ بود. خوب یادم هست که این مسابقه را همراه پدرم در تلویزیون تماشا میکردم. چند راند پس از شروع مسابقه، لیستن ضربه فنی شد و با یکی از ضربههای همیشه مشهور کلی از پا درآمد. آن ضربه مشاجرهانگیز شد، زیرا حرکت آهستهی دوربین نشان میداد که ضربهی کلی اصلاً به فک لیستن برخورد نکرده بود. در حقیقت به نظر میرسید که مشت کلی از کنار صورت حریف رد شده بود. این شاید مشهورترین و داغترین ضربهای بود که در بکس زده شد و حتی نامی بر آن نهادند؛ ضربهی نامرئی. این حکایت، یک موضوع مهم و عمده را مطرح میکند. آیا ما فعالانه با سایهی خود برخورد میکنیم و یا فقط ضربههای نامرئی میزنیم؟ شیوهی دیگر مطرح کردن این سؤال این است که از خود بپرسیم: آیا ما آگاهانه و با انرژی و قدرت، رشد روحی و روانی خود را دنبال میکنیم یا با تنبلی در راه زندگی پرسهزنان پیش میرویم؟ این سؤال بسیار مهم است چرا که به کیفیت و اهمیت زندگی شما و من و تأثیر آن براطرافیانمان ربط زیادی دارد. این سؤالی است که شایسته است در خلوت روحمان و در برابر خدا، کاوشی عمیق در حد توانمان بر آن داشته باشیم.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...