جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
قصۀ زندگی من/ مریلین مونرو و یک زندگی دراماتیک
کتاب «قصۀ زندگی من» سیری در زندگی مریلین مونرو، بازیگر افسانهای سینمای امریکا، به همت انتشارات تیسا به چاپ رسیده است. مریلین مونرو، هنرپیشۀ امریکایی، پس از مرگ نابههنگامش در پنجم آگوست سال ۱۹۶۲، شمایلی شد که امروزه کمتر کسی او را نمیشناسد. هر چند بعد از گذشت این همه سال، همچنان ابهامات فراوانی دربارۀ زندگی او وجود دارد و همین ابهامات منجر به نگارش بیش از پانصد جلد کتاب کم حجم و قطور دربارۀ این بازیگر شده است. گردآورندۀ این مجموعه، علاوه بر ترجمۀ کتاب خودسرگذشتنامۀ او -که مونرو به پیشنهاد دوستش میلتون گرین و با همکاری بن هِکت، نمایشنامهنویس و سناریست پر آوازۀ امریکایی، اقدام به نگارش آن کرد- با استناد و اتکا به شماری از منابع معتبر دربارۀ این هنرپیشه و اظهارات برخی از مهمترین اشخاصی که با او رابطۀ کاری یا دوستانه داشتند، بهقدر وُسع خود کوشیده است تا زوایای دیگر شخصیت این هنرپیشه را نیز در برابر خواننده قرار دهد. علاوه بر این، گزیدهای از نامههای خصوصی، یادداشتها و دستنوشتههای مونرو هم در این مجموعه گنجانده شده که برای نخستینبار به خوانندۀ فارسیزبان ارائه میشود. این کتاب همچنین اظهارات تمام اشخاصی را در بر دارد که مریلین مونرو را میشناختند و با او ارتباط داشتند. از دل این اظهارات میتوان با شخصیت او بیشتر آشنا شد و هدف مترجم نیز از گنجاندن این اظهارات همین بوده است. هدف از گنجاندن این دستنوشتهها و یادداشتها فقط آشکار کردن جنبههای مختلف زندگی مریلین مونرو بوده است. دربارۀ شخصی که بیش از پانصد جلد کتاب دربارهاش نوشته شده و هنوز بر سر برخی از جزئیترین مسائل زندگیاش بین محققان اختلافنظر وجود دارد، چنین کاری اگر گفته نشود ناممکن، اما قطعاً سخت است. نویسندۀ این کتاب نیز ادعا نمیکند که به همۀ جنبههای زندگی او پرداخته، بلکه تلاش داشته تا از بین اسناد، زندگینامه و یادداشت و نقلقولها و... گوشهای از شخصیت او را به خواننده بشناساند.قسمتی از کتاب قصۀ زندگی من:
نمیدانم آیا طبقات مرفه و پولدار بقیه جاها هم مثل هالیوود هستند یا نه، اما اینجا آدمهای سرشناس اصلاً تحمل نمیکنند به جایی دعوت شوند که از دیگر آدمهای مهم خبری نیست. آنها از این که چند نفر آدم بینام ونشان دور و برشان باشد ناراحت نمیشوند، چون آنها حداقل شنوندههای خوب و مشتاقی از آب درمیآیند. ولی اگر یک ستاره، مدیر استودیو و خلاصه هر آدم مهمی در کار فیلم و سینماست ببیند میان یک دنیا آدم عادی و عامی نشسته، چنان جا میخورد که انگار بهش توهین شده. هرگز نمیفهمیدم آدمهای معروف چرا اینقدر علاقه دارند لباسهای آنچنانی بپوشند و دور هم جمع شوند و فقط بر و بر همدیگر را نگاه کنند. شاید سه چهارتاشان حرفی برای گفتن داشته باشند، اما آن بیست سی تای دیگر، مثل مجسمه دور هم جمع میشوند و با لبخندهای متظاهرانه و تصنعی زل میزنند به همدیگر. معمولاً صاحب مجلس همۀ زورش را میزند که یک جور بازی یا مسابقه بیست سؤالی راه بیندازد تا محفل را گرم کند، یا که میکوشد یکی از حضار را تشویق کند دربارۀ موضوعی چیزی، حرفی برای جمع بزند تا شاید بحثی در مجلس راه بیفتد. اما هیچکس علاقهای نشان نمیدهد و مهمانی همینطور کش میآید و بیش از پیش ملالآور میشود و هیچ اتفاقی هم نمیافتد تا که ناگهان سروکلۀ مرد شنی پیدا میشود. آمدن او، حکایت از آن دارد که مهمانی دیگر تمام شده و همه باید به خانههایشان بروند. کمابیش همهشان حاضرند هر کاری بکنند تا یک دفعه وسط مهمانی چرتشان نبرد. هدف من از حضور در همچین مجالس و محافلی، صرفاً این بود که خودی نشان بدهم و عرض اندام کنم. همیشه احتمالش میرفت که کسی فحشم دهد یا متلکی بارم کند و اگر همین حرف ناسزا یا متلک باعث میشد که اسمت توی روزنامهها بیاید، در مشهور شدنت تأثیر داشت. اما حتی اگر هیچ اتفاق دیگری هم نیفتد، و فقط صرف حضور در بین اهالی سینما موجب شود اسمت توی روزنامهها بیاید، باز خودش کُلی است و نامت را سر زبانها میاندازد. بعضی وقتها، تنها تمجید و تکریمهایی که نثار ملکههای سینما میشود از صدقهسری حضورشان در همین جور محفلهاست. قصۀ زندگی من را احسان قراخانی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۰۰ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۴۹۹۰۰ تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...