جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
عشق خرکی/ بامزه، خواندنی با طعم فانتزی
رمان عشق خرکی، کتاب خواندنی کترین دان به همت نشر مشکی به چاپ رسیده است. عشق خرکی با یک دو جین شخصیت عجیب و غریب، احساس همدردی و انزجار را همزمان در مخاطب برمیانگیزد و دنیایی خلق میکند که سراسر تخیلی و سرشار از طنز است و هرچه جلوتر میرود جذابتر میشود. وابستگی و گرایش احساسی جامعهی امریکا به گیکها مانند گرایش احساسیاش به مادرها و پایِ سیب است. این علاقهی آمریکاییها به گیکها-کاوشی کمیک برای کشف چیزهای غیر عادی- همان چیزی است که، در کنار تخیل درخشان نویسنده، باعث موفقیت این رمان شده است. این اثر یکی از شگفتانگیزترین رمانهای امریکایی دههی هشتاد است، یک فانتزیِ گروتسک و زنده، شبیه طبل حلبی گونتر گراس. مانند هر اثر هنری بزرگ، عشق خرکی قوانین و قواعد خودش را میآفریند و با آنها دنیایی فراموشناشدنی پدید میآورد. کترین دان متولد سال ۱۹۴۵ در پورتلند آمریکا، نویسنده، صداپیشه، منتقد کتاب، مجریِ برنامههای زندهی رادیویی، شاعر و همچنین نویسنده و مفسر ورزش بوکس بود. معروفترین رمان او عشق خرکی (۱۹۸۹) نام دارد که جزو نامزدهای نهایی جایزه ملی کتاب امریکا و جایزه براماستوکر بود. کترین دان بیش از یک دهه از عمر خود را صرف نگارش این رمان کرد و از این سالها به "اوتیسمِ خصوصی خود" تعبیر میکرد. تیم برتون امتیاز ساخت فیلم بر اساس این رمان را خریداری کرده است.در بخشی از رمان عشق خرکی میخوانیم:
نُروال سندرسون مرد کنجکاوی بود. دوست داشت از همه چیز سر در بیاورد. وقتی همهی بینوسکیها را خسته میکرد یا از کارها و حرفهای عجیب و مسخرهی پیروان آرتی حوصلهاش سر میرفت، در محوطهی کارناوال قدم میزد و هر اتفاق، پدیده، استعداد و حرکت نمایشی ، یا شخصیتی را که نظرش را جلب میکرد بررسی میکرد. اصلا به کسی فشار نمیآورد و خودش را تحمیل نمیکرد. آدم صبور و منعطفی بود، مثل آب روی سنگ. عاشق دستگاههای گُل بلال و طرز کار ماشین پشمک سازی بود. از مو قرمزها دلبری میکرد و همیشه آنها منتظرش مینشستند تا داستانهای هیجان انگیز زندگیهایشان را برایش تعریف کنند. دوست داشت از طرز کار همهی ماشینها سر دربیاورد و همیشه از مکانیکها در این باره سوال میکرد. سندرسون با مشتریها و مردم گپ هم میزد تا بلکه سوژهای هم از آنها گیر بیاورد: با رانندههای کامیون، وکیل، دکتر، آشپز، کارمند بیمه، دانشجو، کارگر و هزار و یک جور آدم دیگر که یا شانسشان را در قِل دادن سکه امتحان میکردند یا در صف قطار وحشت ایستاده بودند- حرف میزد. هیچوقت از کارناوال خسته نشد. روزهای اول حتی سوار چرخ و فلکها هم میشد ولی بعدها فقط میایستاد و چرخیدن مردم را تماشا میکرد. با این حال، هیچوقت از تماشای نمایشها و بازیها خسته نمیشد. آن قدر در مورد نمایشها با اجرا کنندهها حرف زده بود و از آنها تعریف و تمجید کرده بود که همهی آنها تبدیل شده بودند به آدمهای مغرور و لافزن و دیگر خدا را هم بنده نبودند. عشق خرکی را نیما جمالیپور ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۷۹ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۷۸ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...