چهره هایی از پدرم
(خاطرات و سرگذشتنامه جبار باغچه بان،1264-1345)درباره کتاب
کتاب چهرههایی از پدرم شامل همزمانی چندین احساس است: شادی و اندوه و امید. شاید بتوان گفت یکی از بهترین و اثرگذارترین کتابهایی است که میتوان درخصوص زندگی افراد مهم و شهیر مورد خوانش قرار داد. چهرههایی از پدرم، شامل خاطراتی است که بههیچوجه محدود به جنبهی شخصی و زندگی خصوصی فردی به نام ثمین باغچهبان نمیگردد. این کتاب در همان ابتدا خواننده را با یک اثرگذاری شدید مواجه میکند. هنگامی که باغچهبان کودک بود و در تبریز پدرش او را به حمام میبرد، توصیفاتی از پدر خود به دست میدهد که بیبدیل و شیوا هستند. پدری که چون کوه است و در گلولای و برف و باران هرگز پایاش نخواهد لرزید و استوارتر از همیشه گام بر میدارد. اما چند سطر جلوتر باغچهبان گزارشی از انگشتهای بریدهی پای پدرش میدهد...
نمیتوان گفت زندگینامه یا خاطرهگویی یک امر شخصی است زیرا که هر سوژهای پیشاپیش یک سوژهی اجتماعی است و برنهادی است از نسبتها و اتفاقات و روابط اجتماعی. در همین کتاب به فصلی برمیخوریم که میتوان گفت تصویری است واضح و عیان از ایران سال ۱۳۳۲. باغچهبان بیان میکند که مرداد آن سال حزب توده و مصدق در اقتدار تمام بودهاند و در یک برنامهی فستیوال به بخارست اعزام شدند، آن زمان همه بر این باور بودند که بهزودی شاه سقوط میکند و جامعهبا گل و شیرینی به پیشواز آنها خواهند آمد. بعد از پایان برنامه در بخارست باید از راه شوروی به ایران بازمیگشتند، اما در مسیر بودند که ورق برگشت و مصدق سرکوب شد و حزب توده با شکست مواجه شد. کشور شوروی به کثیفترین شیوهی ممکن آن گروه را به رژیم پهلوی تحویل داد. از رهگذر این خاطره، میتوان وقایع آن سال را و برخورد رژیم استالینی را با احزاب چپ ایران دریافت.
کتابی که در دست داریم علاوهبر اینکه بیانگر بخشی از زندگی فردی اثرگذار به نام ثمین باغچهبان است، روایتی است از اتفاقات اجتماعی و سیاسی آن سالها که میتواند منبع بسیار خوبی در جهت پژوهشهای تاریخی و اجتماعی باشد.
نمیتوان گفت زندگینامه یا خاطرهگویی یک امر شخصی است زیرا که هر سوژهای پیشاپیش یک سوژهی اجتماعی است و برنهادی است از نسبتها و اتفاقات و روابط اجتماعی. در همین کتاب به فصلی برمیخوریم که میتوان گفت تصویری است واضح و عیان از ایران سال ۱۳۳۲. باغچهبان بیان میکند که مرداد آن سال حزب توده و مصدق در اقتدار تمام بودهاند و در یک برنامهی فستیوال به بخارست اعزام شدند، آن زمان همه بر این باور بودند که بهزودی شاه سقوط میکند و جامعهبا گل و شیرینی به پیشواز آنها خواهند آمد. بعد از پایان برنامه در بخارست باید از راه شوروی به ایران بازمیگشتند، اما در مسیر بودند که ورق برگشت و مصدق سرکوب شد و حزب توده با شکست مواجه شد. کشور شوروی به کثیفترین شیوهی ممکن آن گروه را به رژیم پهلوی تحویل داد. از رهگذر این خاطره، میتوان وقایع آن سال را و برخورد رژیم استالینی را با احزاب چپ ایران دریافت.
کتابی که در دست داریم علاوهبر اینکه بیانگر بخشی از زندگی فردی اثرگذار به نام ثمین باغچهبان است، روایتی است از اتفاقات اجتماعی و سیاسی آن سالها که میتواند منبع بسیار خوبی در جهت پژوهشهای تاریخی و اجتماعی باشد.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر