زندگی های خصوصی (نمایش نامه)
(نمایشنامه انگلیسی،قرن 20م)
موجود
ناشر | قطره |
---|---|
مولف | نوئل کاورد |
مترجم | سپیده رضوی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 116 |
شابک | 9786222019709 |
تاریخ ورود | 1400/09/06 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1400 |
وزن (گرم) | 119 |
کد کالا | 108842 |
قیمت پشت جلد | 300,000﷼ |
قیمت برای شما
300,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
نوئل کاورد نمایشنامهنویس، آهنگساز، کارگردان، هنرپیشه و خوانندهی انگلیسی در سال ۱۸۹۹، در حومهی لندن به دنیا آمد.
او بیش از پنجاه عنوان نمایشنامه منتشر کرده است که بسیاری از آنها سالیان دراز روی صحنهی نمایش باقی ماندند. بسیاری از نمایشنامههای او چون تب یونجه، زندگیهای خصوصی، طرحی برای زندگی، خندهی امروز و روح سرخوش جزء نمایشهای پُرتکرار و پُربینندهی سالنهای نمایش بودند. کاورد علاوهبر نمایشنامه ٬صدها آهنگ٬ چندین نمایش موزیکال، چندین فیلمنامه، چند جلد کتاب شعر و داستان کوتاه، یک رمان بلند و یک خودزندگینامهی سه جلدی را نیز در کارنامهی فعالیتهای ادبیاش دارد. همچنین، این نویسندهی مشهور در شش دهه از زندگیاش، در نمایشها و فیلمهای متعددی ــ به قلم خودش و دیگران ــ به ایفای نقش پرداخت.
زندگیهای خصوصی، داستان عشقهای نیمهکاره است. داستان سردرگمی و هوسهای زودگذر. آماندا و الیوت از یکدیگر جدا میشوند و مدتی بعد هریک مجددا ازدواج میکند. دستبرقضا، حین گذراندن ماهعسل با همسران جدیدشان دوباره با یکدیگر رودررو میشوند و نسبت به هم احساس کشش و تعلقخاطر میکنند. این دو مصداق زنان و مردانی هستند که در شناخت خود و درک نیازها و خواستههایشان درماندهاند. زندگیهای خصوصی که از نمایشنامههای دورهی اولیهی کاورد است، در سال ۱۹۳۰ به روی صحنه رفت و نوئل کاورد نقش الیوت را در آن بازی کرد. این نمایش در ژانر کمدی رفتارها در سه پرده نگاشته شده است و در زمان خودش نقدها و نظرات بسیاری را بهدنبال داشت. شاید رابطهی الیوت و آماندا بهخوبی مصداق ادبیات پوچی و تلاش آنها برای کنار هم بودن نمادی از تلاش بیهوده و سیزیفگونهی انسان باشد. چون در حقیقت این دو تا ابد محکوم به تکرار خودشان هستند، دوباره و دوباره.
او بیش از پنجاه عنوان نمایشنامه منتشر کرده است که بسیاری از آنها سالیان دراز روی صحنهی نمایش باقی ماندند. بسیاری از نمایشنامههای او چون تب یونجه، زندگیهای خصوصی، طرحی برای زندگی، خندهی امروز و روح سرخوش جزء نمایشهای پُرتکرار و پُربینندهی سالنهای نمایش بودند. کاورد علاوهبر نمایشنامه ٬صدها آهنگ٬ چندین نمایش موزیکال، چندین فیلمنامه، چند جلد کتاب شعر و داستان کوتاه، یک رمان بلند و یک خودزندگینامهی سه جلدی را نیز در کارنامهی فعالیتهای ادبیاش دارد. همچنین، این نویسندهی مشهور در شش دهه از زندگیاش، در نمایشها و فیلمهای متعددی ــ به قلم خودش و دیگران ــ به ایفای نقش پرداخت.
زندگیهای خصوصی، داستان عشقهای نیمهکاره است. داستان سردرگمی و هوسهای زودگذر. آماندا و الیوت از یکدیگر جدا میشوند و مدتی بعد هریک مجددا ازدواج میکند. دستبرقضا، حین گذراندن ماهعسل با همسران جدیدشان دوباره با یکدیگر رودررو میشوند و نسبت به هم احساس کشش و تعلقخاطر میکنند. این دو مصداق زنان و مردانی هستند که در شناخت خود و درک نیازها و خواستههایشان درماندهاند. زندگیهای خصوصی که از نمایشنامههای دورهی اولیهی کاورد است، در سال ۱۹۳۰ به روی صحنه رفت و نوئل کاورد نقش الیوت را در آن بازی کرد. این نمایش در ژانر کمدی رفتارها در سه پرده نگاشته شده است و در زمان خودش نقدها و نظرات بسیاری را بهدنبال داشت. شاید رابطهی الیوت و آماندا بهخوبی مصداق ادبیات پوچی و تلاش آنها برای کنار هم بودن نمادی از تلاش بیهوده و سیزیفگونهی انسان باشد. چون در حقیقت این دو تا ابد محکوم به تکرار خودشان هستند، دوباره و دوباره.
بخشی از کتاب
آماندا: من فکر میکنم اگه به کُنه زندگی خصوصی آدمها بریم، تعداد آدمهای عادی خیلی کمه. همهاش به روابط و شرایط بستگی داره. اگه تمام ماسماسکهای کیهانی در یه زمان منفجر بشن و جرقهای که باید، زده بشه؛ اصلا معلوم نیست که چه کارهایی از آدم برمیآد. مشکل من و اِلیوت هم همین بود، ما مثل دو نوع اسید قوی بودیم که توی یه بطری کثیف وکوچیک روی هم ریخته بودن و قُلقُل میکردیم.
ویکتور: من فکر نمیکنم شخصیت تو به اون پیچیدگیای باشه که فکر میکنی.
آماندا: من فکر نمیکنم که شخصیت خاص و پیچیدهای داشته باشم، ولی میدونم که قابل اعتماد نیستم.
ویکتور: دیگه خیلی داری من رو میترسونی، یعنی چی، نمیشه بهت اعتماد کرد؟
آماندا: من دلم میخواد همهچیز رو سروته ببینم.
ویکتور: چه چیزهایی رو، مثلا؟
آماندا: اخلاقیات رو. چه کارهایی رو باید انجام بدیم و چه کارهایی رو نه.
ویکتور: (بامحبت) تو واقعا شیرینی.
آماندا: مرسی، ویکتور، این دلگرمکنندهترین حرفی بود که شنیدم.
ویکتور: من فکر نمیکنم شخصیت تو به اون پیچیدگیای باشه که فکر میکنی.
آماندا: من فکر نمیکنم که شخصیت خاص و پیچیدهای داشته باشم، ولی میدونم که قابل اعتماد نیستم.
ویکتور: دیگه خیلی داری من رو میترسونی، یعنی چی، نمیشه بهت اعتماد کرد؟
آماندا: من دلم میخواد همهچیز رو سروته ببینم.
ویکتور: چه چیزهایی رو، مثلا؟
آماندا: اخلاقیات رو. چه کارهایی رو باید انجام بدیم و چه کارهایی رو نه.
ویکتور: (بامحبت) تو واقعا شیرینی.
آماندا: مرسی، ویکتور، این دلگرمکنندهترین حرفی بود که شنیدم.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر