جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

پارادوکس قدرت / رمز تاثیرگذاری و ترس از شکست

پارادوکس قدرت / رمز تاثیرگذاری و ترس از شکست

 

کتاب «پارادوکس قدرت» نوشته‌ی داکر کلتنر به همت نشر مون به چاپ رسیده است. زندگی ما متشکل از الگوهای گوناگون است؛ خوردن، آشامیدن، خواب و جنگ و گریز برای بقای فردی ما اهمیت دارند. الگوهای خواستگاری، رابطه‌ی جنسی، دلبستگی، تعارض، بازی، خلاقیت، زندگی خانوادگی و همکاری برای بقای جمعی ما مهم‌اند. خردورزی یعنی اینکه بتوانیم این الگوها را بشناسیم و به آن‌ها شکل دهیم تا فصل‌های منسجم‌تری برای داستان زندگی‌مان بسازیم.

هدف این کتاب ارائه‌ی الگویی برای زندگی اجتماعی است؛ الگویی که ارتباطات روزمره و درنهایت کلیت زندگی ما را شکل می‌دهد. این الگو قرار است تعیین کند که قانون‌شکنی کنیم، دچار شیدایی شویم، از افسردگی ویران شویم، از بیماری جوان‌مرگ شویم یا اینکه نه... برای زندگی‌مان هدف داشته باشیم و آن را به ثمر برسانیم.

مغزکلام در «پارادوکس قدرت» این است: ما به قدرت می‌رسیم و بعد برای اینکه به بهترین‌ها برسیم در دنیای اطرافمان دست می‌بریم. اما به‌دلیل بدترین جنبه‌ی قدرت، از این قدرت سقوط می‌کنیم. برای ایجاد تغییر در دنیای اطرافمان زندگی دیگران را بهبود می‌بخشیم، اما همین قدرت و امتیاز داشتن سبب می‌شود در بدترین لحظات مثل افراد اجتماع‌ستیز رفتار کنیم: کنترل‌نشدنی و تکانشی.

نحوه‌ی برخورد ما با پارادوکس قدرت تعیین می‌کند که زندگی شخصی و کاری‌مان چگونه باشد. همین نحوه‌ی برخورد است که تعیین می‌کند ما و عزیزانمان تا چه حد احساس خوشبختی کنیم. این قدرت است که میزان همدلی، سخاوت، رفتار مدنی، نوآوری، دقت و هوش و قدرت جمعی جوامع و شبکه‌های ارتباطی و اجتماعی را تعیین می‌کند. نحوه‌ی اثرگذاری ما در مواجهه با پارادوکس قدرت شبیه سنگی است که در آب می‌افتد؛ الگوهای خانوادگی و شغلی ما و محله‌ای را که در آن زندگی می‌کنیم شکل می‌دهد. حتی بر الگوهای دیگر سازمان‌دهی اجتماعی نیز که جوامع و مبارزات سیاسی کنونی ما را تعریف می‌کند، اثر می‌گذارد: خشونت جنسی، تعصب و تبعیض علیه سیاه‌پوستان، آسیایی‌ها، لاتین‌تبارها و فقر و نابرابری سازمان‌یافته. مدیریت درست پارادوکس قدرت برای سلامت جامعه ضروری است.

پس از ماکیاولی، اغلب افراد تمایل داشتند که قدرت را معادل اِعمال فشار در نظر بگیرند. قدرت همان چیزی بود که دیکتاتورهای بزرگ از آن استفاده می‌کنند: ژنرال‌هایی که در میدان‌های جنگ تحرکات زیادی انجام می‌دهند، تاجرانی که اموال دیگران را بالا می‌کشند، کارکنانی که برای پیشرفت حرفه‌ای زیرآب همکارانشان را می‌زنند و قلدرهایی که در حیاط مدرسه به کوچک‌ترها زور می‌گویند.

اما امروزه این تعریف از قدرت منسوخ شده است. بسیاری از تحولات مهم تاریخ بشر را با این تعریف از قدرت نمی‌توان جمع بست: لغو برده‌داری، سرنگونی دیکتاتورها، پایان آپارتاید و ظهور جنبش‌های حقوق مدنی و حقوق زنان. نمی‌توان تغییرات اجتماعی بزرگی را که با پیشرفت‌های پزشکی، شبکه‌های اجتماعی، قوانین جدید حمایت از فیلم‌های موفق کم‌هزینه، رواج قرص‌های ضدبارداری، نقاشی‌ها و رمان‌های رادیکال و اکتشافات علمی ایجادشده نادیده گرفت. از این‌ها گذشته، اگر قدرت را زورگویی و فریب معنا کنیم نمی‌توانیم فراگیرشدن آن را در زندگی روزمره ببینیم. نمی‌توانیم متوجه شویم که قدرت دارد تک‌تک ارتباطاتمان را شکل می‌دهد: از ارتباط والد ـ فرزندی گرفته تا روابط کاری.

قسمتی از کتاب پارادوکس قدرت:

روان‌شناسان اجتماعی مدت‌هاست که از «الگوی بحث گروهی بدون رهبر» استفاده می‌کنند تا ببینند چه کسی به قدرت می‌رسد. چند نفر که همه با هم غریبه‌اند دور هم جمع می‌شوند و از آن‌ها خواسته می‌شود تا مشکلی را با هم حل کنند، مثلاً از بین چند کاندیدا یکی را برای شغل خاصی انتخاب کنند، مبلغی را تقسیم کنند یا به آن‌ها گفته می‌شود قرار است یک هفته در بیابان تنها بمانند و از بین چراغ قوه، آینه، چاقو و ظرف غذا یکی را با خود ببرند. نقش‌های افراد تعیین نمی‌شود و هیچ راهنمایی و دستورالعملی هم به آن‌ها ارائه نمی‌شود. افراد را به حال خود رها می‌کنند تا به نتیجه برسند و از آن‌ها فیلمبرداری می‌شود.

حین تصمیم‌گیری، برخی از شرکت‌کنندگان به‌سرعت قدرت پیدا می‌کنند. ناظران بیرونی که نوارهای ویدئویی این تعاملات را مشاهده می‌کنند، ظرف یکی دو دقیقه می‌توانند تشخیص دهند چه کسی قدرت دارد و چه کسی ندارد. افراد به‌سرعت به الگوهای تأثیرگذاری تبدیل می‌شوند که دیگران می‌توانند آن‌ها را درک کنند. به محض اینکه انسان‌ها وارد تعامل با یکدیگر می‌شوند، قدرت فوراً پدیدار می‌شود. در روابط کودکان نیز همین امر صادق است. اگر پسران ده دوازده ساله را در اردویی تابستانی مستقر کنیم، در عرض یک روز برخی از آن‌ها از قدرت بیشتری برخوردار می‌شوند و هدایت بازی گروه را به دست می‌گیرند. هنگامی‌که کودکان به پیش‌دبستانی می‌روند، از همان روزهای اول برخی از پنج‌ساله بیشتر بر همسالانشان تأثیرگذارند و برخی دیگر تأثیر کمتری دارند. حتی در میان کودکان دوساله، برخی به‌سرعت تأثیرگذاری بیشتری می‌یابند، به این صورت که جلب‌توجه می‌کنند، سکان هدایت بازی را به دست می‌گیرند و منابع ارزشمندی مثل اسکوتر عزیز یا تاب دوست‌داشتنی خود را مدیریت می‌کنند.

قدرت ما در رفتارهای ساده‌ای است که بین افراد ارتباط ایجاد می‌کند و بیشترین منافع را برای گروه به همراه دارد. تفاوتی که ما در دنیا ایجاد می‌کنیم بستگی به شرایط روز دارد: طرح سؤال درست، تشویق کردن، ایجاد ارتباط با افرادی که آن‌ها را نمی‌شناسیم، دادن یک ایده‌ی جدید. قدرت به طرز شگفت‌آوری در رفتار روزمره‌ی زندگی اجتماعی در دسترس است. برای گرفتار نشدن در پارادوکس قدرت باید بدانیم قدرت پایدار به انجام کارهای ساده‌ای بستگی دارد که منفعتی برای دیگران داشته باشد.

پارادوکس قدرت را ساناز آیتی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 124 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب پارادوکس قدرت   

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.