جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
مه و شب/ یک عاشقانهی تراژیک
رمان مه و شب نوشته احمت اومیت نویسنده اهل ترکیه به همت نشر همان به چاپ رسیده است. احمت اومیت در سال ۱۹۶۰ در قاضیانتپه در ترکیه به دنیا آمد. پس از تحصیلات متوسطه به استانبول رفت و در دانشگاه مرمره در رشتهی مدیریت تحصیل کرد. سپس جذب سازمانهای چپگرا شد و علیه دولت نظامی ترکیه فعالیت کرد. در دههی هشتاد با بورس حزب کمونیست ترکیه به مسکو رفت و به تحصیل علوم اجتماعی پرداخت. او مولف رمانهای متعددی است که به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند. وجه اجتماعی و شیوه ممتاز او در روایت داستان مورد توجه منتقدان و خوانندگان بوده است. از او چندین مجموعهی شعر و داستان کوتاه نیز منتشر شده است. مه و شب را شاخصترین رمان این نویسندهی مشهور برشمردهاند که اساس ساخت فیلمی سینمایی نیز قرار گرفته است. دختر جوانی به ناگاه ناپدید میشود. افسر ارشد سازمان اطلاعات، که دلباخته دختر است، برای یافتنش همه جا را میکاود. سدات، در جستجوی معشوق گمگشته در واقع با هویت انسانی خود رو در رو میشود و آن را عمیقا غیر قابل تحمل مییابد. او در مسیر این جستجوی بی انتها در همه چیز تردید میکند: گذشته، آرمانهای بر باد رفته، سازمان متبوع، نظام جامعه و حتی خانوادهاش. همه چیز انگار در آستانهی رنگ باختن و از هم پاشیدن است. عشق ممنوع، وفاداری و خیانت، رقابت سازمانهای امنیتی، مبارزهی چپ گراها، آرمان خواهی و محافظه کاری...چهرههای متنوع جامعهی امروزی استانبول و نگاهی انسانگرا به تاریخ اخیر ترکیه در عاشقانهای تراژیک.در بخشی از کتاب حاضر میخوانیم:
هوا تازه رو به تاریکی میرود که با ماشین وارد مجتمع میشوم. نمیدانم چرا این قدر زود به خانه آمدهام. شاید برای اینکه کاری برای انجام دادن ندارم. بعد از ترک خانهی مادام به تعمیرگاه رفتم و ماشینام را گرفتم. مصطفی کار کسانی را که قصد ربودن ماریا را داشتند بررسی میکند. فردا صبح قرار است با سینان در شعبهی یکم ملاقات داشته باشم. میتوانستم سری هم به دفتر بزنم اما هیچ دلم نمیخواست عمویم و یا شخص دیگری را ببینم. احساس خستگی میکنم؛ بیش از خستگی جسمی، احساس خستگی روحی میکنم. کار که میکنم خستگی محو میشود، اما وقتی تنها میشوم دوباره اوج میگیرد. به نظرم بدترین دورهی زندگیام را میگذرانم. راستش وضع تازهای هم نیست، از مرگ ییلدیریم شروع شده. اما رفته رفته بدتر میشود. هرچه بلا بود پشت سر هم نازل شد. اولین ضربه مرگ ییلدیریم بود، اتفاقی که هیچ انتظارش را نداشتم. شاید باید از همان جایی که این درد را رها کردم دوباره از سر میگرفتمش. چه فایدهای داشت؟ مگر ممکن نبود که بعد از مرگ سرهنگ ییلدیریم، سرگرد سِدات یک روز صبح که عازم محل خدمتش است با همان سرنوشت روبهرو و کشته شود؟ اصلا ارزشش را دارد؟ وقتی با مینه مواجه شدم چنین سوالی را در ذهن داشتم: ارزشش را دارد؟ مه و شب را مریم طباطبائیها ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۲۶ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۴۸ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...