عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: چگونه موقعیت کمیک خلق کنیم
![معرفی کتاب: چگونه موقعیت کمیک خلق کنیم](/storage/mag/uploads/2022/11/معرفی-کتاب-14-1.jpg)
«چگونه موقعیت کمیک خلق کنیم» عنوان کتابی است نوشتهی محمدحسین نیرومند که انتشارات کتابسرای میردشتی آن را به چاپ رسانده است. این کتاب، درواقع یک جزوهی آموزشی و تخصصی است و برای همهی علاقهمندان و افرادی است که سعی دارند در عرصهی حرفهای هنر کارتون، انیمیشن و حتی سینما فعالیت کنند.
«خنده» وجه مشترک در تمام اقسام شوخطبعی، شامل طنز، هزل، هجو، فکاهه و چه در انواع کمدی، کارتون و کمیکاستریپ است. متأسفانه اکثر کاریکاتورها و کارتونهای ایرانی عبوساند! خنده در تولیدات انیمیشن چندان جایی ندارد و سینمای ایران نیز فاقد کمدی موقعیت است. کمدیای که در آن به جای گفتار، بر سه عنصر شخصیت، محیط و حادثه تکیه دارد. یادمان باشد موفقیت تمامی این اقسام و قالبهای هنری، قبل از محتوای ارزشمند، نیازمند آن است که لبخند بر لبان مخاطبان بنشانند. «خنده مهمترین معیار موفقیت یا شکست یک اثر کمدی است.»
به دو دلیل مهم هنر کمیکاستریپ مبنای مباحث آموزشی این کتاب است؛ نخست آنکه کمیکاستریپها بهسادگی به انیمیشن تبدیل میشوند، همانگونه که بسیاری از کمیکاستریپهای کینو به انیمیشن تبدیل شدهاند. از سوی دیگر، کمیکها میتوانند فیلمنامهی مصور سکانسی از یک فیلم باشند. بنابراین، بحث دربارهی کمیکاستریپ تا حد زیادی بحث دربارهی فیلمنامهنویسی انیمیشن و سینما نیز هست. دوم آنکه حضور خنده در کمیکاستریپ یک اصل است. بنابراین، چنانچه تحلیل درستی از نحوهی شکلگیری خنده در ساختار کمیکاستریپ ارائه شود، درواقع میتوان آن تحلیل را به یک انیمیشن کوتاه یا سکانسهای یک فیلم بلند انیمیشن یا فیلم کمدی نیز تعمیم داد.
هر اثر هنری باید واجد یک ایدهی بکر و بدیع باشد. ایده در کمیکاستریپ معمولاً فصل مشترک مقدمه و نتیجه است. دوم آنکه مقدمه باید درست روایت شود تا انتظارات مورد نظر در بیننده شکل گیرد و سرانجام بخش نتیجه باید به اندازه کافی از وجه غیرمنتظره بودن و غافلگیری برخوردار باشد. اینکه چگونه سه هنرمند بزرگ، چارلی چاپلین، کینو و سامپه، براساس این الگوی ساختاری مخاطبانشان را شگفتزده و سپس میخندانند، بحث اصلی این کتاب است. نگارنده از رهگذر پاسخ به این پرسش، سعی دارد در حد بضاعتش به پرسش عنوان کتاب که «چگونه موقعیت کمیک خلق کنیم» نیز پاسخ گوید.
![](https://gbook.ir/storage/mag/uploads/2022/11/116494-1151x1200.jpg)
قسمتی از کتاب چگونه موقعیت کمیک خلق کنیم:
بین خواندن یک لطیفه و دیدن یک کمیکاستریپ فرق چندانی وجود ندارد. هر دوی آنها توسط حرکت چشم خوانده میشوند! بیش از نیم قرن است که خوانش تصویر مورد توجه جدی فیزیولوژیستها و در سالهای اخیر هنرمندان قرار گرفته است. آلفرد یاربوس در سال ۱۹۶۷ در آزمایشگاه بیوفیزیک آکادمی مسکو، موفق به اختراع دستگاه پیشرفتهای شد که به وسیلهی آن توانست برای نخستینبار حرکت چشم مخاطب را ثبت و ضبط کند. یاربوس با دستگاه اختراعیاش، که آی تراکر نام داشت، حرکات چشم ناظری که به صحنهها و اشیای طبیعی مینگریست را ضبط کرد. او توانست مفهوم خوانش تصویری را با این دستگاه اثبات نماید.
دستگاه آی تراکر براساس آناتومی چشم انسان اختراع شده است. در مرکز شبکیهی چشم انسان فرورفتگی دو دهم میلیمتری یا لکه زرد وجود دارد که وظیفه دید جزئی و دقیق انسان را برعهده دارد. تصویر اشیاء در این نقطه با وضوح کامل دیده میشود و بهمرور که از این نقطه فاصله میگیرد، تصویر اشیاء ناواضح و مبهم دیده میشود. دستگاه آی تراکر دو حرکت اصلی چشم را در این نقطه و مرکز دید ثبت میکند.
نخست حرکتی که چشم برای یافتن یک شیء انجام میدهد که آن را جهش مینامند و سپس تمرکزی که چشم جهت تشخیص شیء انجام میدهد. این تمرکز همان انطباق تصویر شیء بر روی لکه زرد است که به آن تمرکز میگویند. این دو توانایی فیزیولوژی چشم در حوزۀ هنرهای بصری بهحدی مهم است که مبانی هنرهای تجسمی براساس این ویژگی چشم انسان تدوین شده است.
چشم از طریق جهشها بر روی تصویر تجسس میکند تا نقاط جلب که حاوی مفیدترین اطلاعات هستند را بیابد. درواقع، بیننده از رهگذر تمرکزهای متوالی بر روی این نقاط اطلاعات دریافتی خود را تکمیل میکند تا به ادراک کلیت تصویر دیده شده، نایل گردد. این عمل را خوانش تصویری مینامند.
خرید کتاب چگونه موقعیت کمیک خلق کنیم