جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: معرفی اُتیسم
کتابی است از یوتا فریث و چاپ نشر علم. نرخ شیوع اتیسم همچنان رو به افزایش است. برخی برآوردها نشان میدهد که فراوانی آن از ۱ در ۵۰۰۰ نفر در سال ۱۹۷۵ به ۱ در ۵۰ نفر در سال ۲۰۱۳ رسیده است و همچنان بهترین راه مقابله با آن تشخیص زود هنگام از طریق افزایش آگاهی عمومی است. پروفسور یوتا فریث، مبدع نظریۀ ضعف انسجام مرکزی در اتیسم، آخرین دستآوردهای عصب-روانشناختی اتیسم را به زبان ساده و در قالب گزارشهای موردی، استعاره و تمثیل در کتاب معرفی اتیسم آورده است. شاید، تلاش مداوم خانم دایان برای درک اتیسم در پسرش، نَقلی از زندگی خود نویسنده باشد. کتاب حاضر، به منزلۀ درسنامۀ مختصر اتیسم است که هم به متخصصان، کارشناسان بالینی و پژوهشگران پیشنهاد میشود و هم برای والدین بسیار آموزنده است. خانم پروفسور یوتا فریث، استاد بازنشستۀ روانشناسی رشدی در انستیتو علوم اعصاب شناختی دانشگاه کالج لندن و عضو آکادمی علوم و جامعۀ علوم پزشکی انگلستان است. او در ۲۵ می ۱۹۴۱ در شهر روکنهاوزن آلمان متولد شد. مدرک کارشناسی خود را در رشتۀ روانشناسی تجربی از دانشگاه سارلندز گرفت. سپس به عنوان روانشناس بالینی در انستیتو روانپزشکی، کالج سلطنتی لندن آموزش دید. در سال ۱۹۶۸، در زمینۀ اتیسم به درجۀ دکتری نایل آمد. او شهرتش را مدیون تحقیقاتش روی اختلالات پیوستار اتیسم است و از پایهگذاران تحقیقات روی سندرم آسپرگر در انگلستان محسوب میشود.قسمتی از کتاب معرفی اُتیسم :
فیلم مرد بارانی که در سال ۱۹۸۹ برای اولین بار نمایش داده شد، تأثیر شگرفی بر آگاهی عمومی از اتیسم گذاشت. شخصیت اصلی که داستین هافمن آن را به تصویر کشید، ملغمهای از ویژگیهای اشخاص حقیقی مبتلا به اتیسم، از جمله کیم پیک بود. او به دلیل داشتن حافظۀ فوقالعاده، گوگل انسانی نام گرفت. این فیلم، برای نخستین بار یک بزرگسال اتیستیک را در کانون توجه عام قرار داد. قبل از آن، تنها معدودی از متخصصان کودک یعنی، روانپزشکان کودک، روانشناسان کودک، گفتاردرمانگرها و نیز مربیان ویژه، راجع به این اختلال میدانستند و میتوانستند آن را شناسایی کنند. عصبشناسان، روانپزشکان و روانشناسانی که با بزرگسالان کار میکردند، در آن زمان نسبت به اتیسم بیتفاوت بودند. مدتی طول کشید تا با این حقیقت وحشتناک روبهرو شویم که تعداد زیادی از بزرگسالان اتیستیک در مراکز مخصوص بیماران روانی یا عقبماندگان ذهنی نگهداری میشدند و تشخیص اتیسم نگرفته بودند. داستین هافمن از نزدیک، بزرگسالان اتیستیک را مشاهده کرد و با آنها همانندسازی کرد تا برای بازی در فیلم آماده شود. مرد اتیستیکی که او به تصویر کشید، بسیار غیر عادی و در عین حال دوستداشتنی بود. او مثل عقب ماندگان ذهنی به نظر میرسید و رفتار میکرد. اما تواناییهای خارقالعادهای داشت. او خیلی سادهدل بود و اصلاً گمان نمیکرد برادرش (که تام کروز نقش او را بازی میکرد) قصد فریب و کلاهبرداری از او را دارد. با وجود این، او میتوانست تمامی آدرسهای دفترچه تلفن را به محض خواندن به ذهن بسپارد و نیز به مدد حافظۀ قویاش در ورقبازی در لاس وگاس برنده شود. مهمترین مسئله، ناخودآگاهی مطلق قهرمان داستان بود. او نمیدانست چه تواناییهای عجیبی دارد. او نمیدانست چقدر عادات رفتاری تکراری و نامنعطفش برای دیگران غیر عادی و غیرقابل درک است. او بدون هیچ سؤالی رفتارهای خشن و تنبیهگرایانه دیگران را قبول میکرد. این تصویر جدیدی از اتیسم بود. چیزی که تا آن زمان در معرض دید همگان قرار نگرفته بود و بلافاصله احساس همدردی بسیاری را برانگیخت.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...