جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: محاکمه‌های نمایشی (تصفیه‌های استالینی در اروپای شرقی)

معرفی کتاب: محاکمه‌های نمایشی (تصفیه‌های استالینی در اروپای شرقی)

 

«محاکمه‌های نمایشی» با زیرعنوانِ تصفیه‌های استالینی در اروپای شرقی (1948-1954) کتابی است نوشته‌ی گئورگ هودوش که نشر مَد آن را به چاپ رسانده است. اروپای شرقی در فاصله‌ی سال‌های 1948 تا 1954 یکی از خونین‌ترین ادوار خود را تجربه کرد. از پی اختلاف با تیتو، استالین به دستیارانش در کرملین فرمان داد سناریویی بنویسند که اندکی بعد در اروپای شرقی به روی صحنه رفت. هزاران نفر، از کارمندان دون‌پایه تا مقامات عالی لشکری و کشوری به زندان افتادند و تا سرحد مرگ شکنجه شدند و سرانجام، درهم‌شکسته، رنجور و تهی از انسانیت، در پیشگاه قاضیان این محاکمه‌های نمایشی ایستادند و متن‌های ازبرکرده‌ای را طوطی‌وار خواندند و سپس سر به تیغ جلاد سپردند یا روانه‌ی اردوگاه‌های کار اجباری شدند.

این نمایش شوم از آلبانی آغاز شد و در لهستان به پایان رسید و دراین‌میان بازیگران در بلغارستان، مجارستان، چکسلواکی، رومانی و آلمان ‌شرقی نیز به صحنه آمدند. بدین‌سان استالین، این صحنه‌گردان کبیر، یکی از بزرگ‌ترین نمایش‌های قرن بیستم را پدید آورد،  نمایشی مالامال از افسانه و دروغ و بهتان و وحشت و خون.

گئورگ هودوش، نویسنده‌ی کتاب، در مجارستان به دنیا آمد. سال‌های جنگ را در تبعیدگاه سوئیس گذراند و همان‌جا به حزب کمونیست پیوست. تحصیلات خود را در دانشگاه زوریخ آغاز کرد و پس از بازگشت به مجارستان در سال 1945، آن را در دانشگاه بوداپست به پایان رساند. هودوش در سال 1949 و در جریان محاکمه‌ی نمایشی رایک به زندان افتاد و پنج سال بعد، یعنی در سال 1954، آزاد و از او اعاده‌ی حیثیت شد. پس از سرکوب انقلاب 1956 مجارستان، او ابتدا به اتریش مهاجرت کرد و سپس در سال 1969 راهی ایالات متحده شد. هودوش در مجارستان به کار روزنامه‌نگاری اشتغال داشت و همچنین در یک مؤسسه‌ی انتشاراتی آثار انگلیسی و امریکایی را ویرایش می‌کرد. در دوران اقامت در اتریش و ایالات متحده نیز نوشته‌ها و مقالات او در روزنامه‌ها و مجلات و نشریات ادواری اتریشی و آلمانی و سوئیسی امریکایی به چاپ می‌رسید.

قسمتی از کتاب محاکمه‌های نمایشی:

فهرست توطئه‌گران که راکوشی و دارودسته‌ی او تهیه کرده بودند در وهله‌ی اول تشکیل می‌شد از نام دوستان و همکاران رایک در وزارت کشور و پلیس، هم‌قطارانش در اسپانیا و دوستانش در جنبش زیرزمینی مجارستان. کمیسیون امنیت این فهرست را به‌دقت بازنگری کرد، نام برخی از دوستانِ دوستان را به آن افزود و شماری از افرادی را که با دستگاه‌های امنیتی یا پلیس امنیت شوروی ارتباط نزدیک داشتند از آن کنار گذاشت.

سوسیال ‌دموکرات‌های چپ که با کمونیست‌ها همکاری کرده بودند اما رویکردی انتقادی به اتحاد شوروی داشتند نیز به گروه «رایکیست‌ها» اضافه شدند؛ آن‌ها تروتسکیست شمرده شده بودند و باید به کام نیستی می‌رفتند. برجسته‌ترین آن‌ها پال یوستوس بود که از اواخر دهه‌ی 1920 به جناح چپ افراطی حزب تعلق داشت. یوستوس در سال 1932 دستگیر و به مهاجرت به فرانسه واداشته شد. در سال 1936 به مجارستان بازگشت و همراه با حزب زیرزمینی کمونیست جبهه‌ی متحد ضدفاشیست را بنا نهاد. یوستوس، پس از آزادسازی مجارستان، برجسته‌ترین نظریه‌پرداز سوسیال‌دموکرات‌ها و از مدافعان یکی‌شدن دو حزب کارگری بود. کمونیست‌ها، با اعطای یک کرسی در کمیته‌ی مرکزی حزبِ تازه‌متحدشده، تلاش‌های او را ارج نهادند. یوستوس به‌خوبی می‌توانست در مجموعه‌های مظنونان مدنظر استالین گنجانده شود. او نه‌تنها یک «تروتسکیست» به شمار می‌آمد، بلکه اساساً به غرب مهاجرت کرده بود و با غربی‌ها روابط نزدیکی داشت ـ‌یک روشنفکر و یک یهودی.

افسران رده‌بالای ارتش مجارستان در سال‌های پیش از جنگ نیز خود دسته‌ی ویژه‌ای را تشکیل می‌دادند. بسیاری از آنان یا در آخرین مرحله‌ی جنگ به جنبش مقاومت پنهانی پیوسته بودند که تحت رهبری کمونیست‌ها اداره می‌شد یا در جبهه‌ی شرق اسیر شده و در آموزشگاه‌های ضدفاشیستی، در محضر کمیسرهای سیاسی، از نو آموزش دیده بودند. آن‌ها پس از آزادسازی مجارستان هسته‌ی ارتش جدید را تشکیل دادند و با حکم مقامات شوروی به سِمت‌های فرماندهی گمارده شدند. سرتیپ گیورگی پالفی برجسته‌ترین این افسران به شمار می‌آمد. او در آغاز جنگ به حزب ممنوعه‌ی کمونیست پیوست و مقامات نظامی زیرزمینی را سازماندهی کرد. در سال 1945، به ریاست واحد ضدجاسوسی در وزارت دفاع رسید. خیلی زود بین اطلاعات ارتش و سازمان امنیت دولتی مجارستان اصطکاک‌هایی رخ داد و محاکمه‌ی نمایشی پیش رو این فرصت را در اختیار پِتِر، رئیس سازمان امنیت گذاشت تا به آرزوی دیرین خود برای خلاصی از شر رقیبش جامه‌ی عمل بپوشاند.

تیبور سونی به دلایلی دیگر در این فهرست می‌گنجید. او، در مقام ریاست دایره‌ی مرکزی کادر، مسئول معرفی کمونیست‌ها برای تصدی مناصب مهم حزبی و دولتی بود. پلیس امنیت شوروی به‌دلیل روابط سونی با نوئل فیلد در دوران جنگ او را زیرنظر داشت و ازهمین‌رو نقش رابط اصلی جاسوسان مجار با دستگاه‌های اطلاعاتی ایالات متحده را به او سپرد. سونی در شانزده‌سالگی، وقتی دانش‌آموز دبیرستان بود، به کمونیست‌ها پیوست و پس از سرکوب انقلاب سال 1919، از مجارستان به اتریش گریخت. در وین پزشکی خواند و با دکترای روان‌پزشکی به کشور بازگشت. او در حزب زیرزمینی مقام مهمی را به عهده گرفت، اما به‌زودی مجبور شد برای گریز از دستگیری بار دیگر کشور را ترک کند. هنگامی‌که به وین برگشت، کمینتزن مسئولیت حفظ ارتباط میان حزب کمونیست مجار در کشورهای غربی را به او سپرد. با ورود آلمانی‌ها به وین در سال 1938، سونی به زوریخ گریخت و ابتدا دسته‌های اتریشی و سپس گروه‌های مجار را سازماندهی کرد. در مارس 1945 به مجارستان بازگشت و دو سال بعد، با سِمت ریاست کارکنان حزب، به عضویت کمیته‌ی مرکزی برگزیده شد. از نظر راکوشی و سازمان امنیت دولتی، سونی به‌راستی گنجینه‌ای موعود بود، زیرا به واسطه‌ی ارتباطش با نوئل فیلد در زمان جنگ می‌توانست نقش حلقه‌ی ارتباط با امریکایی‌ها را به عهده بگیرد. با به‌دام‌افتادن سونی، پای تمام اعضای گروه سابق او در سوئیس نیز به میان می‌آمد.

خرید کتاب محاکمه‌های نمایشی

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.