عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: تبدیل رؤیا به واقعیت
«تبدیل رؤیا به واقعیت» با زیرعنوانِ هفت گام برای زندگی بهتر، کتابی است نوشتهی روکسی نفوسی که نشر راه طلایی آن را به چاپ رسانده است. شما فقط یک زندگی دارید و وظیفهی شما این است که آن را به بهترین شکل ممکن بسازید و لیاقت شما یک زندگی پر از شادی، عشق، هدف و تحقق است. اکنون زمان آن فرا رسیده است که اجازه ندهید زندگی فقط برای شما تصمیم بگیرد و درعوض شروع به شناخت قدرت نامحدود درون خود برای انتخاب و ایجاد زندگی رؤیاهایتان و تجلی بهترین نسخهی زندگی خود کنید؛ زیرا بزرگترین هدیهای که تجلی میتواند برای ما به ارمغان بیاورد، کمک به ما جهت جذب چیزهایی که تمایل داریم نیست، بلکه کمک به کشف قدرتمندترین، باشکوهترین، خود دوستترین و درستترین نسخه از خودمان است. فراموش نکنید که گذشته به ما همان اندازه که مسئول جایگاه فعلی ماست، میتواند منجر به بازماندن ما از خواستههای آیندهمان نیز باشد. بهعلاوه احساس متفاوت داشتن، چیزی متفاوت خواستن و فرد جدیدی شدن هیچ اشکالی ندارد.
براساس نظریههای فیزیک کوانتوم همهچیز از انرژی تشکیل شده است. ما از انرژی ساخته شدیم، صندلی که روی آن مینشینیم و همینطور آسمان بالای سرمان. به عبارت دیگر، هرآنچه ماهیت فیزیکی دارد، انرژی محض است. عامل تمایز اشیاء از یکدیگر فرکانس ارتعاش و چگالی اتمهای تشکیلدهنده آن است. فرکانس ارتعاش میتواند بالا، پایین یا چیزی مابین این دو باشد. قانون جذب جاذبه را اینچنین بیان میکند. این عبارت به این معناست که یک فرکانس با ارتعاش بالا انرژیهای بالا را جذب کرده و ارتعاشی با فرکانس پایین جذبکننده انرژی پایین است.
افکار، عواطف و احساسات ما از انرژی شکل گرفتهاند و هرکدام از آنها فرکانسهای مختلفی دارند. وقتی ذهنیت و افکار خودمان را تغییر میدهیم، درواقع احساسات خود و آنچه را تجربه میکنیم تغییر دادهایم که این بهنوبهخود فرکانس ارتعاشات ما را تغییر میدهد. ما همان فرکانسهای آزادشدهمان را به سمت خودمان جذب میکنیم. در نتیجه اگر افکار و احساسات خود را تغییر دهیم قادر خواهیم بود ارتعاشات و درنهایت واقعیت وجودی خودمان را تغییر دهیم. در خلال این کتاب از عبارتهای ارتعاش بالا یا ارتعاش پایین برای توصیف فرکانس جذب بالا یا پایین استفاده شده است.
علاوهبراین علم تجلی در موارد دیگر نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. درواقع در مورد عصبشناسی بیشتر از فیزیک کوانتوم صحبت میکند؛ یعنی ما با استفاده از انعطافپذیری عصبی (توانایی مغزمان برای تغییر و ساماندهی مسیرهای جدید از طریق رشد، یادگیری و تجربه) برای افزایش ناخودآگاه اعتمادبهنفس و همچنین نادیدهگرفتن احساسات محدودکننده مغزمان را آماده میکنیم تا فرصتها را ارزیابی و رفتارمان را در راستای اهداف مورد نظرمان هماهنگ کند. در خلال دنبال کردن مطالب این کتاب خواهید دید که چرا آموختن همهی این موارد برای ایجاد تسلط بر تجلی ضرورت دارد.
قسمتی از کتاب تبدیل رؤیا به واقعیت:
وقتی آگاهانه تصمیم میگیریم مثبت و انگیزهبخش فکر کنیم، احساسات با فرکانس بالا مانند (اعتمادبهنفس، اشتیاق و امید) در ما ایجاد میشود و ما بهواسطه قانون جذب چیزهای بیشتری را به زندگی خود جذب خواهیم کرد. بااینحال اگر ما اجازه دهیم ترس و تردید بهطور مداوم خود را به شکل صدای منفی درون ذهن یا منتقد درونی بروز دهند، عزتنفس ما را کاهش خواهند داد، احساسات با فرکانس کم (مانند ترس، شرم، ناامیدی یا نگرانی) را تحریک کرده و مانع تجلی ما میشوند.
ما در لحظه فقط میتوانیم به یک چیز فکر کنیم. به یاد دارم اولینباری که این را شنیدم تعجب کردم که چرا چنین چیز بدیعی هرگز به ذهنم خطور نکرده است. اگر این قدرت را داریم که در لحظه فقط به یک چیز فکر کنیم، پس حتماً میتوانیم جایگزین کردن افکار منفی با مثبت را انتخاب کنیم، درست است؟ پاسخ مثبت است.
اما ما نهتنها در کاری که میخواهیم انجام دهیم، بلکه در روش انتخابی هم عاداتی خلق میکنیم. بنیاد ملی علوم که یک آژانس سلامت مستقل مستقر در ایالات متحده است، دریافته است که ما بهطور متوسط روزانه 60 هزار بار فکر میکنیم. از این تعداد افزون بر 80 درصد افکار منفی و بیش از 90 درصد آن تکراری است. برای آغاز خنثیسازی افکار تکراری، محدودکننده و منفی باید مکرراً متعهد به انجام تمرین انتخاب و جایگزینی افکار منفی و مثبت و قدرتمند باشیم و ذهن خودمان را تقویت کنیم. همانطور که متعهد به ایجاد هر عادت مثبت جدیدی هستید، به انجام این کار هم متعهد شوید.
هربار که خودتان را در حال فکر کردن به اینکه اگر نتیجهبخش نبود چه؟ یافتید، از خود بپرسید اگر نتیجه داد چه؟ به جای اینکه بگویید: «من به اندازه کافی خوب نیستم»، بگویید: «من دقیقاً همانطور که هستم کاملم.» به جای تصور بدترین نتیجه ممکن، به بهترینش فکر کنید. به خاطر داشته باشید که شما موهبت انتخاب دارید، بنابراین بجای افکار منفی و بازدارنده، افکار مثبت و سوقدهنده را انتخاب کنید.
اجازه ندهید افکار منفی آزادانه، بیرویه و کنترلنشده جولان دهند. مالکیت آنها را در دست بگیرید و شروع به تمرین مدیریت افکار خود کنید تا آنها برای شما کار کنند، نه علیه شما.
همچنین علاوهبر جایگزینی افکار، ما میتوانیم با اصلاح مجدد چارچوب دیدگاه در جهت حذف ترس و تردید قدم برداریم.
اینکه چه چیزی را تجربه میکنیم مهم نیست، بلکه مهم این است که همیشه قادریم انتخاب کنیم از کدام زاویه به قضیه نگاه کنیم. دیدگاهی که ما تمایل به انتخاب آن داریم معمولاً توسط خلقوخوی عمومی، انتظارات، تجربیات گذشته، سیستمهای اعتقادی و عزتنفس ما تعیین میشود. این گفته شاهدی بر این ادعاست که چرا دو نفر از یک تجربه در موقعیت مشابه درکی متفاوتی دارند.