عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: بدن کوانتومی
«بدن کوانتومی» با زیرعنوانِ علم جدید زندگی طولانیتر، سالمتر و بانشاطتر کتابی است نوشتهی مشترک دیپاک چوپرا، جک توسینسکی و برایان فرتیک که نشر مون آن را به چاپ رسانده است.
زندگی امروزی که پایه و اساس آن بر افزایش سرعت بنا شده است، به شکل خطرناکی انسانها را در معرض استرس و بیماریهای گوناگون قرار میدهد. این مشکل توجه اندیشمندان را به جستوجوی راههای نجات از این وضعیت جلب کرده است.
در سال 1989، دکتر دیپاک چوپرا، بهعنوان یک پزشک، با انتشار کتاب شفای کوانتومی تلاش کرد از طریق ادغام علم پزشکی با دانش فیزیک کوانتوم، دریچهای نو به موضوع شفای جسمانی بگشاید. تلاشهای او با استقبال کمنظیری در سطح جهان مواجه شد و بعدها به انگیزهای برای شرح و بسط این مفهوم در سطحی بالاتر و علمیتر تبدیل گردید که حاصل آن را در کتابِ بدن کوانتومی مطالعه میکنید.
بیشتر خوانندگان چنین کتابی از قشر دانشآموخته و محققان حوزهی علم هستند و بر مفاهیم فیزیک کوانتوم تسلط دارند. ازاینرو لازم است برای معدود خوانندگان ناآشنا با مفاهیم فیزیک، اشارهی کوتاهی به مفهوم کوانتوم داشته باشیم:
دانش کوانتوم، شاخهای از علم فیزیک است که به مطالعهی جهان در مقیاس بسیار کوچک و سطوح زیراتمی میپردازد. برایناساس کلیت جهان مادری از ذرات اتم و ذرات اتم از ذرات کوچکتری به نام الکترون، پروتون و نوترون تشکیل شده است. خود این ذرات نیز از اجزای کوچکتری به نام کوارک تشکیل شدهاند. هرچند براساس برخی نظریات، ذرات کوچکتر از کوارک هم وجود دارند، اما تا همین سطح، یعنی کوارک هم با ذرهای بینهایت کوچک مواجه هستیم که دارای دو مؤلفهی نوسان (حرکت) و هوشمندی (آگاهی) است. مؤلفهی هوشمندی مقدمهای شد تا دانشمندان به ایجاد ارتباط و بهرهبرداری از آن در راستای بهبود سلامت جسمی و روحی انسان همت گمارند.
در این کتاب، دکتر دیپاک چوپرا به همراه دکتر جک توسینسکی و دکتر برایان فرتیگ، تلاش کردهاند با ترکیب دانش کوانتوم، علم پزشکی و شاخهای از حکمت و خرد باستانی هندی، تحلیل جامعی از پیوند ذهن و جسم ارائه دهند و راهکارهایی برای کنترل احساسات، مشاهدات و حتی تنفس به مخاطب آموزش دهند که دستاورد نهایی آن شفای جسمانی و عمر طولانیتر برای بشر خواهد بود.
در مجموع باید در نظر داشت که این کتاب از نظر علمی پیشرفتهتر از کتاب شفای کوانتومی است که با دامنهی دید وسیعتر و بسیار دقیقتری به حضور کوانتومی انسان در جهان هستی پرداخته است و در راستای بهزیستی، آرامش، شادی و طول عمر انسان راهکارهای هوشمندانه و کارآمدی ارائه میدهند.
قسمتی از کتاب بدن کوانتومی:
برای اینکه بفهمیم واقعاً چه کسی هستیم، باید به جایی برویم که افراد بهندرت به آن فکر میکنند، یعنی بینهایت. معمولاً ما انسانها درون مختصات کوچکتر، بیشتر احساس راحتی میکنیم. بدن مادیِ ما در چهارچوبی طبیعی محصور است که هر روز به مراقبت و تغذیه نیاز دارد و مانند کلبهی هیزمشکنی در دل جنگل، ما را از دنیای بیرون محفوظ نگاه میدارد. باوجوداینکه بدن انسان موجودیتی زوالپذیر دارد و در معرض بیماری و پیری است، ما این سازوکار شکننده را که حافظ حیات ماست، بدن «من» مینامیم. در مقام مقایسه، بینهایت، بسیار دور از دسترس است. بینهایت، از دیدگاه فیزیکی، مفهومی تصورناپذیر است.
اما درصورتیکه بدن کوانتومی را بدن «من» بدانید، بلافاصله به موجودی بینهایت تبدیل میشوید؛ زیرا بدن کوانتومی ویژگی واقعیت میدان کوانتومی را میپذیرد که در همهی جهات بینهایت است. شاید این موضوع مزیت محسوب نشود، اما نکته چیز دیگری است، میدان کوانتومی، هرگز پیر یا بیمار نمیشود. درست است که ژنوم انسان ماهیتی شگفتانگیز دارد، اما مشکل اینجاست که دیانای سلولهای بدن شما با گذشت زمان، دچار فرسایش میشود. یکی از مخربترین فرسایشها در انتهای رشتهی دیانای، که تلومر نام دارد، رخ میدهد. تلومرها کلاهک انتهایی کاملاً مشخصی برای هر رشتهی دیانای ایجاد میکنند، مانند نقطهی پایان همین جمله؛ اما با گذشت زمان، تلومرها، مانند سر پرزمانند یک تکه نخ کهنه، کدر و فرسوده میشوند. وقتی این اتفاق میافتد دیانای شما دیگر نمیتواند با کیفیتی که باید، تکثیر شود و بدنتان بیشتر مستعد پیری میشود.
بدن کوانتومی شما هرگز در طول زمان مندرس یا کهنه نمیشود؛ زیرا بینهایت آغاز و پایانی ندارد. بهگود ـ گیتا بخش معروفی دارد که در آن کریشنا با آرجونای جنگجو در مورد جوهر پنهان زندگی صحبت میکند. او میگوید: «نه حربه در آن کارگر افتد و نه آتش آن را بسوزاند، نه آب آن را تر کند و نه باد آن را بخشکاند.» قرنهاست که آن به فطرت الهی در همهی ما اشاره دارد؛ هدف سالک معنوی، یافتن آن و زندگی براساس آن است. شاید سخنان کریشنا را کلامی برگرفته از ایمان مذهبی تلقی کنید که با ایمان در مکاتب مذهبی مختلف تفاوتی ندارد.