جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

مشکل همیشه افسردگی نیست/ کاربرد مثلث تغییر در گوش دادن به تن، کشف احساسات و پیوند با اصل خود

مشکل همیشه افسردگی نیست/ کاربرد مثلث تغییر در گوش دادن به تن، کشف احساسات و پیوند با اصل خود

کتاب «مشکل همیشه افسردگی نیست»، نوشته‌ی هیلاری جیکوب هندل، به همت انتشارات بینش نو به چاپ رسیده است. این کتاب فرصتی است برای کاوشی عمیق‌تر در هیجان‌هایمان و هرآنچه برای فرار و دوری از آن‌ها انجام می‌دهیم. هیجان موضوعی است که هیچ انسانی با آن بیگانه نیست و آن را در لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌اش تجربه می‌کند. نقش هیجان‌ها در درمان‌های روان‌شناختی پراهمیت است. در این کتاب خواننده با نقش پررنگ احساسات در جلسه درمان آشنا می‌شود. روایت نویسنده از جلسات درمان، این تصویر را ملموس‌تر و روشن‌تر می‌سازد. با این همه، شاید مهم‌ترین پیام کتاب، چه برای روان‌درمانگران و چه برای هر مخاطبی، به رسمیت شناختن هیجان‌هایمان باشد. مثلث تغییر روشی است برای پویش در دریای هیجان‌ها و امید است که پس از آشنایی با آن، با آسودگی بیشتری پای در این دریا بنهیم.

نویسنده‌ی این اثر تلاش کرده است کتاب برای تمام مخاطبان، و نه منحصراً روان‌درمانگران، خواندنی و مفید باشد. ارمغان این تلاش، خوانش قابل‌فهم‌تری از برخی مفاهیم روان‌شناختی است که لاجرم با ساده‌سازی نیز همراه شده است. در همین زمینه، نویسنده توضیحات و یادداشت‌هایی را در انتهای کتاب ذکر کرده است که مطالعه‌ی موازی آن‌ها، تصویر دقیق‌تری برای خواننده به دست می‌دهد.

هیجان‌ها نیروهای قدرتمندی هستند که در چشم‌برهم‌زدنی ما را دربر می‌گیرند و موجب می‌شوند حس‌هایی داشته باشیم، کارهایی بکنیم و به شیوه‌هایی پاسخ بدهیم که معمولاً آسیب‌زا هستند. در پاسخ به نیروی قدرتمند هیجان‌ها، ما سعی می‌کنیم آن‌ها را با استفاده از بخش‌هایی از ذهنمان دفن کنیم و باورمان می‌شود که با دفن هر هیجانی اثرش را خنثی کرده‌ایم؛ اما هیجان‌ها نیروهایی زیست‌شناختی هستند که هماهنگ با قوانین فیزیک حرکت می‌کنند. پیامد نادیده گرفتن این قوانین، نرخ رو به رشد اضطراب و افسردگی در جهان است. سیستم‌های فرهنگی و آموزشی ما نتوانسته‌اند ما را به تحصیلات، منابع و مهارت‌های فهمیدن و مدیریت هیجان‌ها تجهیز کنند و جامعه هم از فهم حداقلی نحوه‌ی عملکرد زیست‌شناختی هیجان‌ها محروم است. در عوض آنچه جامعه به‌خوبی به ما می‌آموزد، غفلت و اجتناب از هیجان‌هاست. مثلث تغییر این هنجار فرهنگی را به چالش می‌کشد.

اجتناب از هیجان‌ها، عواقب متعددی دارد. این هیجان‌ها هستند که به ما می‌گویند چه می‌خواهیم، چه نیاز داریم و چه چیزی برایمان بد است. لذا وقتی از هیجان‌هایمان استفاده نمی‌کنیم، گویی هدایت قایقی را در آب‌های خروشان اقیانوس به دست گرفته‌ایم که هیچ ردیاب یا قطب‌نمایی ندارد. هیجان‌ها ما را به خویشتن اصیل متصل می‌کنند و به ما اجازه می‌دهند ارتباط صمیمانه با دیگران را حس کنیم؛ چون رابطه‌ی ما با خودمان و دیگرانی که برایمان مهم‌اند در همدلی ریشه دارد و از آنجا نیرو می‌گیرد، لاجرم اگر با هیجان‌هایمان در تماس نباشیم، از تنهایی رنج خواهیم برد. پیوند عمیق‌تر با خویشتن اصیل به واسطه‌ی تجربه‌ی هفت هیجان اصلی به دست می‌آید. این هیجان‌ها جهانی، مادرزادی و ذاتی هستند: غم، شادی، خشم، ترس، انزجار، شور و شوق و تحریک جنسی. هیجان‌های اصلی به ما کمک می‌کنند با کارآمدی در زندگی حرکت کنیم. کارشان از روزی که به دنیا آمده‌ایم شروع شده و تا روزی که می‌میریم ادامه خواهد یافت.

قسمتی از کتاب مشکل همیشه افسردگی نیست:

وابستگی متقابل، وقتی است که دو نفر مستقل از هم و در عین حال متکی به هم هستند. وابستگی متقابل شاخصه‌ی اصلی یک ارتباط ایمن است. کسانی که در روابطشان وابستگی متقابل دارند، با هم برابر هستند. آن‌ها به یکدیگر تکیه می‌کنند، ولی هرکدام جداگانه و مستقلانه عملکرد مطلوب خودشان را دارند. کسانی که روابطی با وابستگی متقابل دارند، هم نیازهای خود و هم نیازهای شریکشان را به رسمیت می‌شناسند و تلاش و قصدشان بر این است که میان این دو تعادلی برقرار کنند.

اگر کسی را یافتید که به نظر شما قابل اعتماد و از نظر هیجانی گشوده بود، فرصتی نصیبتان شده است تا ناایمنی‌ها را التیام بخشید و برای ساختن یک رابطه‌ی ایمن بکوشید. به‌هر‌حال شما باید خواهان تغییر و رشد باشید.

بدون شک وقتی تجربیات بد گذشته، تک‌تک اعضای بدنتان را به حالت هشدار درآورده‌اند تا مبادا دوباره اعتماد کنید، اعتماد کردن شجاعت فراوانی می‌خواهد؛ اما ریسک کردن و استفاده از فرصت‌ها لازمه‌ی رشد ماست. اگر یک شریک، دوست، یا درمان‌گر ایمن وجود دارد که حاضر به صحبت درباره‌ی مشکلات و تعارض‌هاست، او می‌تواند ارتباط میان ما را قدم‌به‌قدم غنی‌تر کند. اگر انسان‌های ایمن موجب به درد آمدن کسی شده باشند، حاضرند برای جبران آن بکوشند. با ترمیم مداوم خلل‌ها و شکست‌های کوچکی که بر رابطه وارد می‌شود، می‌آموزیم که بیشتر و بیشتر به آن رابطه اعتماد کنیم.

ترمیم شکست‌ها و خلل‌های جزئی می‌تواند دشوار باشد. بااین‌حال وقتی می‌خواهیم شرایط را بهبود ببخشیم، روبه‌رو شدن با این خلل‌ها و شکست‌ها گریزناپذیر است. من و سارا هم در طول جلساتمان با خلل‌های متعددی در رابطه‌مان روبه‌رو شدیم. هربار که مشکلی در رابطه‌مان به وجود می‌آمد، اطمینان حاصل می‌کردم که آن را ترمیم کرده باشیم. برای این ترمیم، مشخصاً به او می‌گفتم که نیت من فهمیدن او و حفظ ارتباط‌مان به هر قیمتی است. من از مهارت‌هایی استفاده می‌کردم که هر کسی می‌تواند در گفت‌وگوهای دشوار به کار ببندد. گرچه ممکن است طبیعی به نظر نرسد، ولی عادت به ترمیم پیوسته‌ی خلل‌های کوچک ناشی از سوءتفاهم‌ها و نقصان‌ها در اعتماد، در نهایت اعتماد و صمیمیت بیشتری می‌انجامد.

مشکل همیشه افسردگی نیست را آرش منجم و محمدعرفان معماریان ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۳۲ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۳۶ هزار تومان چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب مشکل همیشه افسردگی نیست       

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.