جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ ایران: ابن سینا

شخصیت‌های تاثیرگذار در تاریخ ایران: ابن سینا

 

یکی از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ کشورمان که به نسبت دیگر دانشمندان این سرزمین، منابع گسترده‌تری از زندگی و فعالیت‌های او در دست است، حکیم ابوعلی سینا است؛ هرچند سرگذشت او از آمیخته‌شدن با خیال در امان نمانده است.

او مردی همه‌چیزدان بود. پزشک، فیلسوف، سیاست‌مدار، ریاضی‌دان، فیزیک‌دان، طبیعی‌دان، موسیقی‌دان، استاد نجوم و شاعری زبردست که توانایی‌اش در درمان بیماری‌ها در دوران زندگی‌اش همچون سحر و جادو بود، کسی که هیچ‌گاه ازدواج نکرد و مرگی زودهنگام داشت؛ ابن سینا در سن 58سالگی به‌علت بیماری قولنج، که بارها آن را در دیگران درمان کرده بود، درگذشت.

ابن سینا در سوم صفر سال 370 هجری قمری در افشنه، از توابع بخارا، دیده به دنیا گشود. او تا ده‌سالگی، قرآن، اخلاق و اصول دین را فراگرفت و از همان دوران کودکی به آموختن ریاضیات، نجوم، منطق و هندسه روی آورد و همچنین در علم طبیعیات، علوم ماوراالطبیعه و طب به مطالعه و یادگیری پرداخت. توانمندی و حافظه‌ی سرشار او به حدی بود که در 18سالگی از آموختن همه‌ی این علوم فارغ شد و تالیف کتاب را از 21سالگی آغاز کرد.

ابن سینا زندگی پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشت. او پس از هجرت از بخارا اغلب به دور از آسایش بود، یا به درس و تالیف و تحقیق می‌پرداخت، یا به سفر، کارهای وزارت، زندان و فرار مشغول بود.

پس از خروج از بخارا، ابتدا به گرگانج که پایتخت خوارزم‌شاهیان بود رفت، او را به‌عنوان یک دانشمند گرامی می‌داشتند تا اینکه با هجوم محمود غزنوی، خوارزم‌شاهیان از قدرت به زیر آمدند و ابن سینا که از حکما و پزشکان دربار به شمار می‌آمد، تحت‌تعقیب قرار گرفت. گریز از دست گماشته‌ی محمود، پای او را به گرگان باز کرد؛ مدتی را به طبابت، تدریس و تالیف در این شهر مشغول شد، ازجمله اینکه می‌گویند خواهرزاده‌ی قابوس‌بن وشمگیر زیاری را که به مالیخولیای عشق گرفتار شده بود، درمان کرد. سپس به ری رفت و در آنجا بود که کتاب «معاد» را نوشت، پس از آن به قزوین و سپس به همدان رفت و با درمان قولنج شمس‌الدوله ابوطاهر که حکمران همدان بود از مقربان او و وزیر شمس‌الدوله شد. هنگامی که میان او و سپاهیان شمس‌الدوله درگیری پیش آمد مدتی را عزل شد، اما با بازگشت قولنج شمس‌الدوله و درمان او، دوباره به منصب وزارت رسید. او در این هنگام درحالی‌که نگارش کتاب «قانون» را از پیش شروع کرده بود، آغاز به نوشتن کتاب «شفا» کرد. وزارت او با مرگ شمس‌الدوله و جانشینی پسرش به پایان رسید. او گوشه‌نشین شد و در این حین با مردی دانش‌دوست، معروف به ابن کاکویه، مکاتباتی داشت که منجر به خشم سماءالدوله ابوالحسن، پسر شمس‌الدوله، شد و به زندانی‌شدن ابن سینا منجر شد. او مدتی پس از آزادی در لباس درویشی نزد ابن کاکویه در اصفهان رفت و حتی این‌طور گفته می‌شود که برخی کتاب‌های خود را به نام او نوشت. او به ابن کاکویه وفادار ماند تا اینکه در اثر بیماری قولنج در همدان از دنیا رفت. معروف است که ابن سینا ترجیح داد در امر درمان خود کوتاهی کند تا بمیرد، زیرا که کیفیت زندگی را به کمیت آن ترجیح می‌داد.

 

ازآنجاکه عمده دلیل شهرت ابن سینا در کنار حکمت، فعالیت‌های او در زمینه‌ی طب بود، در اینجا به برخی معالجات او می‌پردازیم.

یکی از معالجات عجیب او که پیش از این از آن یاد شد، معالجه‌ی جوانی از نزدیکان قابوس وشمگیری بود که همه‌ی پزشکان از درمانش ناتوان بودند، تا اینکه ابن سینا را فراخواندند و او با شیوه‌ای روان‌شناسانه کار خود را پیش برد و دریافت درد جوان، درد عشق است و درمانش جز با وصال معشوق میسر نیست؛ بوعلی با لمس نبض، علت درد را عشق یافت و سپس با بردن نام محلات و کوی‌ها و سراها و توجه به تغییرات نبض، اسم معشوق را نیز دریافت.

دیگر درمان بوعلی به یکی از عزیزان آل بویه برمی‌گردد که به مالیخولیا دچار شده بود و خود را گاو می‌پنداشت، تاآنجاکه درخواست می‌کرد او را بکشند و حتی بعد از مدتی از خوردن هرچیزی دست کشید. هنگامی‌که طبیبان از درمانش بازماندند، قرعه به نام ابن سینا افتاد که در آن زمان وزیر علاءالدوله بود. پس از آنکه احوال جوان را برای او شرح دادند، ترتیبی داد تا او را برای کشتن آماده کنند. همچنان که بوعلی مرحله‌به‌مرحله همچون قصابان پیش می‌رفت، جوان نیز با اشتیاق مراحل را دنبال می‌کرد، تا اینکه ابن سینا از لاغری او شکایت کرد و گفت که باید فربه شود تا ارزش کشتن داشته باشد، پس جوان برای خوردن آب و غذا همکاری کرد و پس از آن به سلامتی دست یافت.

علاوه‌بر این‌ها ابن سینا بیماری سل زنی را که مدت‌ها از آن رنج می‌برد، با تجویزی ساده درمان کرد و همچنین با تجویزی عجیب که پوشاندن سر فردی با برف فراوان پیچیده در کتان بود، فرد را که ماده‌ای از سرش خارج می‌شد، بهبود داد.

شاید عجیب‌ترین معالجه‌ی ابن سینا برگرداندن مِیّتی به زندگی بود. بوعلی وقتی به سر جنازه‌ای که مردم در حال دفن او بودند رسید، با نگاه به میت گفت او نمرده است و تنها خواست که مرده را چند روزی به او بسپارند تا به زندگی برگردد. سپس با برداشتنِ اصولیِ خون از بدن فرد، نفس او را برگرداند و آن شخص به‌طور کامل سلامتی خود را به دست آورد!

 

ابن سینا نه‌تنها خود خدمات بسیاری به علم داشت، بلکه شاگردانی را تربیت کرد که هریک از آن‌ها نیز، نقشی پررنگ در علم ایفا کردند. ازجمله شاگردان بوعلی می‌توان به:

ابوسعید ابوالخیر، ابوریحان بیرونی، ابوعلی مسکویه، ابوبکر برقی، ابوسهل مسیحی و ابوسعد همدانی اشاره کرد.

 

منابع:

کتاب ابن سینا (زندگی، آثار و افکار حکیم ایرانی)؛ اثر سعید نفیسی، نشر زرین‌آرا

کتاب آشنایی با ابن سینا (مشاهیر علم)؛ اثر مهروش طهوری، نشر ذکر

کتاب ابن سینا (نابغه‌ای از شرق)؛ اثر جرج بی کوچ، نشر نگاه

 

گردآوری: ریحانه کردی

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.