عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ساختن/ راهنمایی نامعمول برای ساختن چیزهایی که ارزش ساختهشدن دارند
![ساختن/ راهنمایی نامعمول برای ساختن چیزهایی که ارزش ساختهشدن دارند](/storage/mag/uploads/2023/02/1Clean_minimal_cover_book_4x6_Vol_526-6.jpg)
کتاب «ساختن» نوشتهی تونی فیدل به همت نشر میلکان به چاپ رسیده است. تونی فیدل ساختن را نوشته است چون هرکسی نیاز دارد کاری معنادار انجام دهد و حقش است که معلم و مربی داشته باشد؛ کسی که این روند را دیده باشد، انجامش داده باشد و بشود امیدوار بود که در سختترین شرایطِ کاری هم بتواند کمک کند. معلمی که پاسخها را تحویل شما نمیدهد ولی سعی میکند کمکتان کند تا معضلات خود را از منظری تازه ببینید و راهحل خودتان را پیدا کنید.
هر جایی از این کتاب را که باز کنید توصیه یا داستانی را میخوانید که برایتان جالب یا کاربردی است. چیزی که به کارِ بحرانِ امروزتان بیاید؛ چون همیشه بحران وجود دارد؛ یا بحرانی شخصی، یا سازمانی یا رقابتی.
بیشتر کتابهای مربوط به کسبوکار نظریهای اساسی دارند که حدود سیصد صفحه میشود. اگر به دنبال دریافتِ توصیههای خوب و گسترده در زمینههای مختلف هستید، لازم است چهل کتاب بخوانید؛ مدام آنها را ورق بزنید تا تکهای اطلاعات بهدردبخور به دست آورید. فیدل در این کتاب فقط چیزهای بهدردبخور را آورده است.
«ساختن» برای هر کسی است که میخواهد چیزی تازه بسازد، کسی که به دنبال رسیدن به چیزی برتر است، کسی که نمیخواهد وقتِ باارزش خود را در این سیارهی باارزش هدر دهد.
نویسنده میگوید: این کتاب شامل توصیههای روزانهی من به تازهفارغالتحصیلان و مدیرعاملهاست، به دستیاران و مدیران اجرایی، به هرکسی که سعی دارد با چنگ و دندان در دل جهان کسبوکار راهی باز کند و مسیر شغلیاش را بسازد.
این توصیهها همگی نامعمول هستند چرا که قدیمی شدهاند. باز ابداع کردن چیزی مذهبِ اصلی سیلیکونوَلی است. کارش شکستن رویههاست؛ ترکاندن شیوههای قدیمی تفکر و ایجاد جایگزینهای تازه؛ ولی چیزهای خاصی هستند که شما نمیتوانید آنها را بترکانید. مهم نیست چه میسازید، کجا زندگی میکنید، چند سالتان است، چقدر پولدار یا بیپول هستید. طبیعت انسان عوض نمیشود. در طول سی و چند سال گذشته، دیدهایم انسانها در درونشان چه نیازی برای رسیدن به قابلیتهای بالقوهشان احساس میکنند. میخواهند چیزی را تغییر دهند که به تغییر نیاز دارد. میخواهند راه نامعمول خود را بسازند.
من آمادهام دربارهی سبک رهبریای بنویسم که بارها و بارها شاهد پیروزیاش بودهام؛ دربارهی اینکه چطور معلمانم و استیو جابز موفق شدند، دربارهی اینکه خودم چطور موفق شدم، دربارهی اینکه چطور آدم دردسرسازی شدم، آدمی دوبههمزن.
این تنها راه ممکن برای ساختن چیزی باارزش نیست. این راه من است؛ برای همه هم جواب نمیدهد. قرار نیست دربارهی تئوری مدرنِ پیشرفت سازمانی موعظه سر بدهم. قرار هم نیست به شما بگویم هفتهای دو روز کار کنید و زود خودتان را بازنشسته کنید.
جهان پر از شرکتهای متوسط و مانده در میانهی راه است که مشغول ساختِ آشغالهایی مانده در میانهی راه و متوسطاند. من در همهی عمرم به دنبال آدمها و محصولاتی رفتهام که نشانی از برتری در خود داشتند. خیلی خوششانس بودم که از بهترینها آموختم؛ از آدمهایی جسور و پرحرارت که رد خودشان را در جهان انداختند. باور دارم هرکسی باید چنین فرصتی داشته باشد. بهخاطر همین این کتاب را نوشتم.
![](https://gbook.ir/storage/mag/uploads/2023/02/mckeptrt.jpg)
قسمتی از کتاب ساختن:
شوخیای هست که میگوید بیست سال طول میکشد تا یکشبه موفق شوید. در کسبوکار این قضیه شش تا ده سال طول میکشد. همیشه بیشتر از آنچه فکرش را میکنید طول میکشد تا محصول/بازار جا بیفتد؛ تا توجه مشتری را جلب کنید؛ تا راهحلی تمام و کمال ایجاد کنید و درنهایت پول درآورید. شما نیاز دارید حداقل سه نسل از چیزی تازه را بسازید؛ سه نسل از محصولی که باعث گسست شده است. آنوقت میبینید که تازه توانستهاید آن را درست ارائه دهید و به سوددهی برسید. این برای شرکتهایی که به شرکتهای دیگر خدمات ارائه میدهند صدق میکند. برای شرکتهای مشتریمحور هم همین است.
برای شرکتهایی که اتم یا الکترون یا هر دو را میسازند و برای استارتآپها و محصولات تازه هم صدق میکند.
یادتان باشد که سه مرحلهی سوددهی وجود دارد:
۱-اصلاً سودی در کار نیست: نسخهی اول یک محصول که همچنان دارد در بازار آزمایش خود را پس میدهد، سعی میکند خودش را آزمایش و مشتری پیدا کند. بسیاری از محصولات و شرکتها در همین مرحله از بین میروند، یعنی پیش از درآوردن یک سِنت.
۲-رسیدن به درآمد یا سود ناخالص: امیدوارید نسخهی دوم بتواند سود ناخالص برای شما بیاورد. این سود از فروش هر تک محصول یا عضویت هر مشتری در خدمات شما رخ میدهد. یادتان باشد رسیدن به درآمد عالی کافی نیست تا شرکت را سودآور کند؛ چون شما همچنان باید خروارها پول را برای حفظ کسبوکار و کسب مشتری از طریق بازاریابی و فروش هزینه کنید.
۳-ایجاد اقتصاد کسبوکار یا سود خالص: با نسخهی سوم این امکان بالقوه را پیدا میکنید که از هر عضویت مشتری یا فروش محصول به سود خالص برسید. این یعنی سود درآمدتان از هزینههای کسبوکارتان بیشتر است، در نتیجه شرکت شما یک کلیتِ واحد درآمدزاست.
دلیل اینکه رسیدن به این سود ناخالص طول میکشد و دلیل اینکه رسیدن به سود خالص بیشتر از آن طول میکشد این است که آموختن چیزهای مختلف زمانبر است؛ آموختن چیزهای مختلف برای شرکت و مشتری شما.
ساختن را آراز بارسقیان ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۰۸ صفحهی رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۱۶۹ هزار تومان روانهی کتابفروشیها شده است.