جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
خنده و فلسفه/ تأثیرات معجزهسان خنده
کتاب خنده و فلسفه، نوشتۀ ریبوار سیویلی، به همت نشر دات به چاپ رسیده است. خنده و فلسفه پرسشی است دربارۀ خنده و ایرونی نزد برخی فیلسوفان مغربزمین، از افلاطون و ارسطو و سیسرون و اسپنسر گرفته تا کانت و کیرکگور و برگسون. نویسنده همچنین در این کتاب، به تحلیل اهمیت خنده میپردازد و ارتباط آن را با حوزههای متفاوت زندگی، ازجمله سیاست، آموزش، دین و جامعه بررسی و آیندۀ این مناسبات ترسیم میکند. این کتاب پیرامون یکی از مهمترین فعالیتهای انسانی نوشته شده است که تحقیق چندانی دربارۀ آن نشده و به اندازهای که اهمیت داشته به موضوعی برای اندیشیدن تبدیل نشده است. لبخند علامت رفتاری خوشایند است و کسی که لبخند میزند، ورای زبان، نژاد و هر مرزبندی دیگری، در حال ارسال این پیام است که «ما با هم دوست هستیم.» بسیاری از ما، کتاب شازده کوچولو، اثر آنتوان دو سنت اگزوپری، را خواندهایم. اگزوپری خلبان جنگی بود و با نازیها جنگید و کشته شد. او تجربههای حیرتآور خود را در مجموعهای گردآوری کرد و در این مجموعه، در یکی از خاطراتش مینویسد وقتی او را اسیر کردند و به زندان انداختند، از رفتار خشونتآمیز نگهبانان حدس زده بود که روز بعد اعدامش خواهند کرد: «مطمئن بودم که مرا اعدام خواهند کرد، به همین دلیل به شدت نگران بودم. جیبهایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا کنم که از زیر دست آنهایی که حسابی لباسهایم را گشته بودند در رفته باشد. سیگاری پیدا کردم و با دستهای لرزان آن را به لبهایم گذاشتم، ولی کبریت نداشتم. از میان نردهها به زندانبانم نگاه کردم. او حتی نگاهی هم به من نینداخت، درست مانند مجسمه آنجا ایستاده بود. فریاد زدم: هی رفیق! کبریت داری؟ به من نگاه کرد و شانههایش را بالا انداخت و به طرفم آمد. نزدیکتر که آمد و کبریتش را روشن کرد به اختیار نگاهش به من دوخته شد. لبخند زدم؛ نمیدانم چرا؟! «انگار نوری فاصلۀ میان دلهای ما را پر کرد، میدانستم که او بههیچوجه چنین چیزی را نمیخواهد، ولی گرمای لبخند من از میلهها گذشت و به او رسید و روی لبهای او هم لبخند شکفت. در چشمهایم نگاه کرد و لبخند زد، من حالا با علم به اینکه او نه یک نگهبان زندان، که یک انسان است به او لبخند زدم، نگاه او حال و هوای دیگری پیدا کرده بود. «گفتم که میترسم دیگر هرگز خانوادهام را نبینم، دیگر نبینم که بچههایم چطور بزرگ میشوند. ناگهان بیآنکه حرفی بزند، قفل سلول را باز کرد و مرا بیرون برد. مرا به بیرون از زندان و جادۀ پشتی که به شهر منتهی میشد هدایت کرد.» لبخندی که بیهیچ برنامهریزی و حسابگری باشد، یک لبخند طبیعی، زیباترین پل ارتباطی میان آدمهاست. داستان اگزوپری داستان لحظۀ جادویی پیوند میان دو انسان است. برخی فلاسفۀ یونان باستان، انسان را جانور خندان مینامیدند. آنها وجه تمایز انسان را از سایر جانوران، در توانایی خندیدن او خلاصه میکردند. در گذر تاریخ، گاهی خنده نماد سبکسری و شیطنت بود و گاهی سمبل توانایی و خرد و خوشبختی؛ اما فراتر از این، تغییراتی که در جسم و بدن انسان به واسطۀ خندیدن و لبخندزدن اتفاق میافتد شادمانیای است که فعالیت جسم را تنظیم و ذهن را شفافتر میکند. کتابِ حاضر بررسی خنده از مناظر گوناگون فلسفیدن پیرامون این موقعیتهاست.در کتاب خنده و فلسفه میخوانیم:
ممنوعیت خنده در مدارس نشانۀ ارتباط ریشهای این سیستم با سیستم نظامی است. وقتی خنده ممنوع است، ما ارتباط تاریخی میان آموزش و ارتش را درک میکنیم. برعکس، در آموزش آزاد، خنده بخشی از فعالیت و بروز احساسات داخل کلاس با حضور معلم و آموزشیاران است نه به دور از چشم آنها. آموزش مدرن، خنده را ستایش میکند نه ممنوع، خندیدن پیششرط یادگیری و فهم و رشد است. برای همین، مدارس، جایگزین منزل و مؤسسات اجتماعی شده است. خندیدن چه سودی در حوزۀ آموزش و یادگیری دارد؟ آیا خنده میتواند تبدیل به اسلوب آموزشی شود و در آموزش و فهم انسان مؤثر باشد؟ اینها سؤالاتی است که درهای فهمی دیگر از خنده و از انسان به رویمان میگشاید. آموزش و یادگیری، اتفاقی عمیق در زندگی انسان یا کودک است. هم تجربه و هم دانش نشان میدهد که نمیتوان آموزش و خنده را از هم جدا کرد. تفکر و سیستم آموزش باید از اهمیت و نقش خنده و شرایط شادیبخش در پروسۀ یادگیری مطلع باشد و آن را جدی بگیرد. از این فراتر، میتوان گفت سیستم آموزش انسانی بدون استفاده از خنده در جایگاه عامل ارتباط و فهماندن نمیتواند موفق باشد. برای همین همراه با اهمیت دروس موسیقی و نقاشی و ورزش، درس خندیدن، به عنوان واحدی درسی برای آیندۀ آموزشی پیشنهاد میشود، چرا که اهمیت بسیار زیادی در رشد روحی و معنوی کودکان دارد. خنده و فلسفه ترجمۀ سامان سلیمانی، در ۱۰۰ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۳ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...