جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

اون که افتضاح بود،حالا چی؟ / شادی در ناملایمات و یافتن معجزه در آشفتگی

اون که افتضاح بود،حالا چی؟ / شادی در ناملایمات و یافتن معجزه در آشفتگی

 

کتاب «اون که افتضاح بود، حالا چی؟» نوشته‌ی نیتا بوشان به همت نشر بهار سبز به چاپ رسیده است. بهترین کتاب‌ها، کتاب‌هایی هستند که براساس تجربه‌ی شخصی و پژوهش‌های نویسنده نگاشته شده‌اند ـ یعنی هم تئوری هستند و هم عملی ـ بی‌شک زندگی، مشکلات و گرفتاری‌هایی را مقابل ما قرار می‌دهد. گاهی در حال پیشرفتیم و گاهی در حال پسرفت. در این برهه‌های زندگی است که عواطف ما دچار تلاطم شده و به هم می‌ریزیم. احساس شکست می‌کنیم و حتی از زندگی ناامید می‌شویم؛ چون اتفاق‌هایی رخ داده که انتظارش را نداشتیم یا مسائل طبق برنامه‌ریزی ما پیش نرفته و این ما را سرخورده می‌کند.

در چنین مواردی باید به تکنیک‌ها و راهبردهایی برای درک عواطفمان مجهز باشیم تا بتوانیم آن‌ها را مدیریت کنیم، نه اینکه آن‌ها زمین‌گیرمان کنند. کتابِ «اون که افتضاح بود، حالا چی؟»، نوشته‌ی زنی است که در دوران کودکی تا بزرگسالی و ازدواج، ناملایمات زیادی را تجربه کرده و سرانجام در یک لحظه‌ی «آهان، فهمیدم!» متوجه شده که چه در مارپیچ روبه‌پایینی قرار گرفته و مصمم می‌شود تا اوضاع زندگی‌اش را تغییر دهد. مزیت این کتاب این است که علاوه‌بر آشنا شدن با مسائلی که بر کل زندگی ما تأثیر می‌گذارند، راهکارهای عملی برای کنار آمدن با آن مسائل را نیز ارائه می‌کند و به ما یاد می‌دهد که چگونه در هیاهوی آن ناملایمات، پس از هر پسرفت و شکستی، دوباره سرپا شویم و رو به جلو پرواز کنیم.

نویسنده می‌گوید: «زندگی برای همه‌ی ما در جریان است، گاهی ممکن است احساس کنید چنین مشتی به صورت‌تان خورده که نمی‌توانید نفس بکشید. قطعاً چنین زمان‌هایی را همگی به طریقی تجربه خواهیم کرد. زندگی انسانی شما مقدار یا دفعات زیادی از لحظه‌های فضاحت‌بار را در خود داشته که شما را به این نقطه از سفرتان رسانده است؛ اما می‌خواهم بدانید که حالا، هر جایی که هستید، در این لحظه، هرقدر احساس مشت خوردن یا از پشت، ضربه ‌خوردن یا زمین خوردن می‌کنید، می‌توانید به سوی جلو اوج بگیرید و پرواز کنید؛ چون این برای همه‌ی ما، بهترین و حقیقتاً تنها گزینه است.»

هنوز هم در حال یادگیری و رشد هستم، یعنی همیشه می‌آموزم. می‌دانم که چیزهای افتضاح‌تری در زندگی‌ام اتفاق می‌افتد؛ اما این را هم می‌دانم که فارغ از اینکه چه چیزی در مسیرم قرار می‌گیرد، می‌توانم رو به جلو پرواز کنم و این تاب‌آوریِ بی‌پروایی است. پس این را امتحان کنید. تصور کنید می‌توانید پس از هر چیزی دوباره سرپا شوید؛ یعنی در هر پسرفتی، هر سقوطی و در هر لحظه‌ی افتضاحی.

واساوی کومار، نویسنده و مجری پادکست «بلند بگو» درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «کتاب‌های زیادی درباره‌ی تاب‌آوری وجود دارد، اما این کتاب، در سطح دیگری است.» دکتر نیتا یک‌بار دیگر وعده‌ی خود برای کمک به خوانندگان برای دوباره سرپا شدن پس از هر لحظه‌ی فضاحت‌بار زندگی را عملی می‌کند. پس از خواندن این کتاب، با خوشحالی و آغوش باز پذیرای چالش‌های زندگی خواهید بود، چراکه اکنون، ابزارهای پرواز رو به جلو را در دست دارید.

همچنین آرون الکساندر، نویسنده‌ی کتاب پرفروش «روش هم‌راستا» معتقد است: «این کتاب، تنفس هوایی تازه است! همدلانه و عمل‌محور است؛ یعنی راهنمایی شگفت‌انگیز برای دگرگون و تبدیل کردن مشکلات زندگی به سوی پیشرفت‌هاست.»

قسمتی از کتاب اون که افتضاح بود، حالا چی؟ نوشته‌ی نیتا بوشان:

سِرِنا، مادر شاغل کله‌خری که احساس می‌کرد در شغلش گیر کرده، نه فقط با بهبود زخم‌های گذشته، بلکه همچنین با نگاهی عینی به مهارت‌ها و توانایی‌هایش، خودآگاهی‌اش را رشد داد. پس از آنکه تشویقش کردم تا رزومه‌ای برای یک کار جدید بفرستد، فقط امتحانی، دستمزد شگفت‌انگیزی که پیشنهاد داده بود، نشان داد ارزش او بیش از آن چیزی است که متوجه شده بود. عامل سرپا شدن قوی‌تر او باعث شد سرانجام او با رئیسش بنشیند و درخواست افزایش حقوق کند.

برای کروز، خودآگاهی با این درک به دست آمد که او چیز متناقضی بود ـ آدمی از دانشکده‌ی تجربه‌های سخت که در مشت‌زنی عرق نمی‌کرد، اما با فکرِ سخنرانی کردن برای چند دقیقه، مضطرب می‌شد ـ پذیرش آن واقعیت، همراه با حس شوخ‌طبعی، باعث شد او به سمت محیط‌هایی بدود که او را به چالش می‌کشید، به جای اینکه از آن‌ها پرهیز کند و حس قوی‌تر او از اینکه کی بود، به او کمک کرد به روشی معنادار و معتبر، با افرادی که می‌خواست با آن‌ها کار کند، مرتبط شود.

خودآگاهی ماریانا ناشی از ارتباط دوباره‌اش با ارزش‌هایش بود. رفتنِ او از طبابت به مربی تندرستی، ناشی از اشتیاق صادقانه‌ی او برای شفای بیمارانش بود ـ به روشی که واقعاً برای آن‌ها بهترین بود، چه از طریق پزشکی سنتی غربی یا چیزی کل‌گراتر مانند رفتن به طبیعت و ورزش آرام ـ ارتباط دوباره با آن جنبه از خودش و تلاش برای هم‌راستا ماندن با آن ارزش‌ها به‌وسیله‌ی گسترش ظرفیت عاطفی‌اش، کمک کرد ماریانا متعادل بماند و عامل سرپا شدنش قوی شود.

خودآگاهی، چهارمین و آخرین مؤلفه‌ی عامل سرپا شدن ما، نوعی فرامؤلفه است. نه فقط می‌توانید آن را در سه مؤلفه‌ی دیگر به کار بگیرید، درواقع به نوعی باید این کار را انجام بدهید تا آن تغییر را ایجاد کنید! اینجاست که محرک‌های گذشته را یکپارچه می‌کنید. اینجاست که دوباره خود را با اشتیاق‌های واقعی درونتان هم‌راستا می‌کنید. خودآگاهی آن چیزی است که به شما اجازه می‌دهد ببینید درونتان چه چیزی در کار است. به شما اجازه می‌دهد با راحتی، مهربانی و بدون خودقضاوتی، موقعیت‌ها را مشاهده کنید. همچنین می‌تواند مؤلفه‌ی محبوب من در عامل سرپاشدن باشد چون وقتی بتوانید از خودآگاهی بهره ببرید، هیچ‌چیز دور از دسترس شما نیست.

اون که افتضاح بود، حالا چی؟ را منصور بیگدلی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 305 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب اون که افتضاح بود، حالا چی؟  

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.